Environmentalist


 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

زنـدگی و کوچ عشایـر ایـرانی در یک نـگاه


كوچ نشینی كهن ترین شیوه زیست بشر است كه پابرجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت محسوب می شود و همین شیوه خاص زندگی سبب شده ایلات و عشایر به "دیدنی ترین جاذبه عصر تكنولوژی" لقب بگیرند. عشایر به شیوه ای جذاب و باورنكردنی طی قرن ها و سال های طولانی اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند و این اصالت به جاذبه ای برای صنعت گردشگری تبدیل شده است. مسكن عشایر و سبک زندگی آن ها، زبان، موسیقی، غذاهای محلی، صنایع دستی، رقص و لباس های محلی به همراه آیین های به جای آوردن جشن های عروسی و محلی از مهم ترین جاذبه های ایلات و عشایر است. بارزترین مشخصه ایلات و عشایر شیوه زیست آنان است كه بر خلاف یك جا نشینان روستایی و شهری، در كوچ و نقل و انتقال دایمی سیاه چادرها و رمه های خود هستند.

عشایر كوچ رو ایرانی كه یكی از جاذبه های مهم گردشگری فرهنگی به شمار می آیند در همه نقاط ایران، در حوزه های غرب و جنوب غرب، شرق و جنوب شرق، شمال غرب، شمال شرق و مركزی ایران ایلات و عشایر پراكنده شده اند که در این ایمیل نگاهی تصویری داریم به زندگی عشایر برخی مناطق ایران که به لحاظ حجم زیاد تصاویر، طی دو قسمت، شما دوستان آن را مشاهده خواهید کرد.



 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Image را انتخاب كنید

زندگی عشایر عرب خوزستان

عشایر عرب خوزستان از قبایل بسیار کهن و بزرگ عرب است که در حمیدیه، سوسنگرد، هویزه و شادگان اقامت دارند. این عشایر در ماه های اول سال برای استفاده از چراگاه های دشت های سوسنگرد به این منطقه می آیند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر دشت مغان

عشایر دشت مغان که زندگی خود را با خودکفایی مبتنی بر دامداری و کشاورزی و نیز ساده زیستی در دشت مغان ادامه می دهند، در نیمه دوم خرداد به منطقه باداگل کوچ می کنند. مدت اقامت این عشایر به مدت سه ماه است و پس از آن به سوی روستای خود در اردبیل بازمی گردند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر رائینی کرمان

عشایر رائینی کرمان از مهمترین عشایر تولید کننده پشم و کرک هستند که سالانه ٨٠٠ هزار راس بز کرکی در شهرستان بافت استان کرمان معمولا توسط عشایر این منطقه نگهداری می شود و الیاف تولیدی این نژاد کرک است که تنها نژاد دام کرکی کشور به شمار می آید.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر جوانرود

در استان کرمانشاه کوچ نشینی هنوز رواج دارد. عشایر جوانرود جاف، کلهر، قلخانی، سنجابی، گوران و کرند در این منطقه پراکنده شده اند. ایلات و عشایر کرد ایران نیز به عنوان حافظان آداب و رسوم و سنت های این قوم بزرگ از اهمیت خاصی برخوردار هستند و دارای جاذبه های گردشگری فراوانی هستند. جامعه عشایری جایگاه ویژه ای دارند. قوم کرد از لحاظ فرهنگی سابقه چشمگیری دارد. زبان، شعر، رقص، موسیقی، آداب و رسوم به جای مانده در این پهنه از سرزمین ایران قدمتی دیرینه دارند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر مرز نشین کرمانشاه

عشایر مرزنشین استان کرمانشاه زندگی خود را با خودکفایی مبتنی بر دامداری و کشاورزی و نیز ساده زیستی ادامه می دهند.

گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر مشگین شهر

عشایر مشگین شهر زندگی خود را با خودکفایی مبتنی بر دامداری و کشاورزی و نیز ساده زیستی ادامه می دهند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر آذربایجان در دامنه کوه سهند

همزمان با فرا رسیدن خرداد، آخرین ماه فصل بهار عشایر آذربایجان برای گذراندن تابستان به ییلاق های خود در دامنه کوه سهند کوچ می کنند و تا اوایل پاییز در آنجا زندگی می کنند. عمده درآمد آنها از دامداری، پرورش گاو و گوسفند و فروش شیر دام های خود به کارگاه های فصلی لبنیات است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی عشایر دشت لالی

بخش لالی از دیرباز زیستگاه بشر بوده و در سده های اخیر، به عنوان منطقه گرمسیری و قشلاقی بختیاری های کوچ رو، بویژه شاخه های هفت لنگ بختیاری، اعتبار و ارزش بیشتر یافته است. قدیمی ترین آثار سکونت انسان در نجد ایران در غار پبده در شمال لالی کشف شده است یا این که لالی بخشی از اولین حوزه شناخته شده نفت در ایران به شمار می آید و از این رو، در دهه ۳۰ یکی از حوزه های فعال استخراج نفت بوده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 


منبع تصاویر: خبرگزاری مهر
باز نشر: گروه پرشین استار

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


یک ايرانی برنده جايزه معتبر بين المللی "رابينويتز – کاپلان برای نسل آينده در حفاظت از گربه سانان Rabinowitz-Kaplan Prize for the Next Generation in Wild Cat Conservation" در سال 2012 شد. محمدصادق فرهادی نيا در مهرماه سال جاری به عنوان برنده اين جايزه ارزشمند در سال 2012 انتخاب گرديد. اين جايزه که از سال 2007 توسط موسسه پانترا از آمريکا اهدا مي شود، هر سال به تنها يک نفر از سرتاسر دنيا که جوانتر از 40 سال بوده و فعاليتهای زيادی در زمينه حفاظت از گربه سانان انجام داده است، اعطا مي شود. به نقل از وب سايت مؤسسه پانترا، "اين افراد معمولا نماينده نسل آتی دانشمندان، متخصصين امور حفاظتی، سياست گذاران، طراحان و سياستمدارانی هستند که کمک کننده برای تضمين آينده حفاظت از گربه سانان هستند. اين افراد به شيوه ای مؤثر، تلاش های خستگی ناپذيری انجام داده و می دهند تا گربه سانان حفاظت شوند". مسئوليت بررسي اين جايزه برعهده تيمي از برترين متصصين حيات وحش دنيا از سازمانهای مختلف بخصوص اتحاديه جهاني حفاظت مي باشد و از همين رو، متخصصين مختلفي از سرتاسر دنيا که تلاشهاي زيادي در زمينه حفاظت از گربه سانان نموده اند براي دريافت آن کانديد مي شوند. در سال گذشته يکي از اساتيد دانشگاه آکسفورد موفق به کسب چنين مهمي شد و در سال جاري براي نخستين بار يک نفر از ايران و غرب آسيا، برنده اين جايزه ارزشمند و معتبر بين المللي گرديد.

 اطلاعات تکميلی در وب سايت www.panthera.org

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

امیدی که پروتکل مونترال به جهانیان داد

    هفته گذشته، پروتکل مونترال، جشن بیست و پنجمین سال موجودیتش را برگزار کرد؛ پروتکلی که در 16 سپتامبر سال 1987 در مونترال کانادا از تصویب حدود 50 کشور جهان گذشت تا بلکه بتوانند با رعایت برخی تمهیدات فنی و مدیریتی، از تخریب بیشتر لایه اوزُن جلوگیری کرده و بدین ترتیب، این مهم‌ترین و حیاتی‌ترین سپر دفاعی نیوار (اتمسفر) را در برابر آثار خطرناک گروهی از پرتوهای خورشیدی (مانند ماوراء بنفش) مجدداً ترمیم کرده و محافظت کنند. در آن زمان، یعنی در سال 1985 گروهی از دانشمندان انگلیسی، به صورتی کاملاً تصادفی دریافتند که مساحت قابل توجهی از لایه اوزن در منطقه جنوبگان (قطب جنوب) به شدت تخریب شده و بیم آن می‌رود تا با گسترش این حفره، حیات همه‌ی زیستمندان ساکن در کره زمین به مخاطره افتد. آنها اعلام کردند گازهای کلروفلوئوروکربن (FCKW) که اثر گلخانه‌ای دارند، مسبب ایجاد این سوراخ مرگ‌آور هستند؛ گازهایی که عمدتاً موارد مصرف آنها در یخچال‌ها و دیگر سازه‌های سرمایشی‌، برخی افشانه‌ها و مواد ضد عفونی‌کننده بود. وضعیت چنان بحرانی می‌نمود که گروهی از دانشمندان به صراحت اعلام کردند در صورت تداوم روند کنونی، گازهای کلروفلوئوروکربن‌ قادرند تا سال ۲۰۵۰ لایه اوزن را کاملاً نابود کرده و رخداد سرطان پوست را از آستانه‌ای خطرناک و برگشت‌ناپذیر عبور دهند.
    از همین رو، اهمیت این کشف چنان بود که بلافاصله رهبران جهان در سازمان ملل متحد تلاش کردند تا معاهده‌ای را برای مهار این بحران مرگ‌آفرین به امضا برسانند؛ معاهده‌ای که به رغم بدبینی‌های اولیه و معمول، توانست به تدریج سودمندی‌های خود را به نمایش نهاده و به سرعت شمار کشورهایی را که از آن حمایت کردند به 197 برساند. از جمله، جمهوری اسلامی ایران هم یکی از نخستین کشورهایی بود که در سال 1989 به امضاء کنندگان این پروتکل مهم پیوست تا در اجماعی کم نظیر، کشورهای جهان بکوشند با کاهش کاربرد گازهای کلروفلوئوروکربن، نسبت به ترمیم حفره‌ی ایجاد شده در لایه اوزن اقدام کنند. موضوعی که برای ایران یک
 تقدیرنامه از سوی سازمان ملل را هم در سال گذشته به همراه داشت.
    خوشبختانه آن چه که مبارزه با بزرگ‌تر شدن حفره لایه اوزن را آسان‌تر می‌نمود، هم شناخت علت این پدیده بود و هم آگاهی از روش‌های ترمیم آن؛ چرا که از همان ابتدا معلوم بود چه گازهایی را باید جایگزین گازهای مخرب کرد. به موازات آن هم تلاش شد تا در محصولات جدید، مواد تخریب‌کننده لایه اوزن کمتر استفاده شود. چنین است که مطابق گزارش رسمی سال 2009 برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، در طول حدود دو دهه پس از تصویب پروتکل مونترال، استفاده از مواد مخرب لایه اوزن در محصولات جدید در سراسر دنیا، 
حدود ۹۷ درصد کاهش یافت ؛ دستاوردی که سبب شد، نه تنها گسترش حفره در لایه اوزن متوقف شود، بلکه اینک وضعیت این حفره به مراتب بهتر از سال 1985 است و دانشمندان پیش‌بینی کرده‌اند که با ادامه این روند و اتحاد و هم‌افزایی ایجاد شده بین 197 کشور عضو این پروتکل، تا نیمه‌های قرن جاری، لایه ‌اوزن کاملاً ترمیم خواهد یافت.
    و این همان درس و امیدی است که اجرای دقیق ضوابط پروتکل مونترال در بین طرفداران محیط زیست در سراسر جهان ایجاد کرده است؛ زیرا وقتی بشر ثابت می‌کند از این توانایی و هم‌افزایی برخوردار است تا در اجماعی خیره کننده، دولت‌های 
197 کشور از مجموع 234 کشور موجود در کره زمین را گرد یک میز جمع کرده و آنها را وادارد تا سیاست‌های تجاری خود را به نفع پایداری زیست در زمین و ترمیم لایه اوزن تغییر داده و اصلاح کنند؛ به همین ترتیب هم، اگر بخواهند می‌توانند بر دیگر بحران‌های محیط زیستی از جمله تغییر اقلیم، جهان گرمایی، کمبود آب شیرین، گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تشدید بیابان‌زایی نیز غلبه کنند.
    
انشاالله ...

منبع: http://darvish100.blogfa.com/post-2250.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره نقش شکارچیان در پایداشت گونه ها و زیستگاه ها
انصاف بده کدام مخرب تر بحال زیستبوم کشوریم؟


 

 

 بزرگنمایی
 كوشان مهران : در سال 1914 ( نخستین سال جنگ جهانی اول) نبرد تاننبرگ در لهستان تحت اشغال روسیه تزاری به راستی آبرو ریزی بزرگی برای آرتش روسیه بود. در برابر تلفات ده هزار نفری آرتش آهنین امپراتوری آلمان(رایش دوم) به فرماندهی فیلدمارشال هیندنبورگ ، تلفات روس ها به حدود نیم میلیون نفر رسید و با شروع نبرد در کرانه های دریاچه مازوری تسلط روسیه بر بخش بزرگی از لهستان خاتمه یافت. یکی از مناطق تحت سیطره آرتش آلمان جنگل باستانی و شکارگاه کهن بیالووزیسکایا بود که به عنوان آخرین پناهگاه بیزون اروپایی قرن ها تحت مدیریت و حفاظت قرار داشت.

در قرن چهاردهم یکی از پادشاهان دودمان پیاست لهستان شکار بیزون و گاو وحشی اوروش را در این جنگل ممنوع نمودند و در قرن شانزدهم هم پادشاهانی چون زیگموند دوم این فرامین را تجدید نمودند. هرچند سابقه چندین قرنی حفاظت نتوانست از کاهش شدید گونه گاو وحشی اوروش در قرن شانزدهم و شکار آخرین نمونه ماده بدست یک شکار دزد در سال 1627 جلوگیری نماید ولی توجه ویژه به این زیستگاه جنگلی در کنار پاسداشت گونه هایی چون بیزون و گوزن الک اروپایی باعث پاسداشت یکی از آخرین نمونه های جنگلی نسبتا بکر و دست نخورده اروپا گردید.

اما همواره مدیریت شکارگاهی برای تمامی زیستکندان یک زیستبوم مناسب نیست. پس از پایان طغیان آزادی خواهانه لهستان برای رهایی از قید روسیه تعداد بیزون ها به 800 سر کاهش یافت و به همین دلیل تزار الکساندر دوم فرمان نابودی تمامی گوشتخواران جنگل( گرگ، سیاه گوش و خرس) را برای افزایش جمعیت بیزون ها صادر نمود. هرچند تا اواخر قرن نوزدهم تنها معدود سیاه گوش و گهگداری گرگ در جنگل وجود داشت ولی به دلیل افزایش شدید جمعیت گوزن های سرخ فشار بر منابع غذایی بیزون ها افزایش یافت.

پس از ورود آرتش آلمان به زیستگاه جنگلی بیزون ها افسران علاقه مند به شکار پیشنهاد ممنوعیت شکار بیزون را داده و این قانون به شیوه آلمانی وار و بدور از اغماز اجرا می گردید ولی در سال 1918 و شکست و عقب نشینی آلمان در کنار سربازان بی نظم ، مردم محلی نیز از این فرصت برای شکار دزدی استفاده نموده و با وجود تلاش دولت نوپای لهستان آخرین نمونه بیزون در سال 1923 شکار شد.

پس از توافق محرمانه هیتلر و استالین بر سر حمله دو جانبه به کشور لهستان و اشغال جمهوری های بالتیک( لیتوانی، لتونی، استونی و خلیج کارولی فنلاند) بوسیله روس ها، مجدد وضعیت جنگی در این جنگل حکمفرما شد. آلمان ها به شدت از شکار بیزون در بخش اشغالی خود جلوگیری نموده ولی فرماندهی آرتش سرخ با تیرباران سربازان متخلف که برای نمونه یک بار در برابر یک بیزون شکار شده، سه سرباز متخلف تیرباران شدند، به شیوه ای قابل درک برای روس ها به حفاظت همت گماشتند.

در اوایل قرن شانزدهم از کوه های آلپ شرق فرانسه و شمال ایتالیا و جنوب آلمان و سوئیس و تیرولی اتریش گونه آیبیکس اروپایی به فراوانی وجود داشت ولی به تدریج با رواج سلاح گرم و پیشرفت فناوری های شکار و جوامع انسانی سال به سال از تعداد و قلمرو پادشاه آلپ کاسته شد و در اواخر قرن هفدهم نسل این گونه در کوهستان های تیرولی اتریش نابود شد. در نیمه دوم قرن هژدهم آکادمی علمی پادشاهی پیه مونت به نابودی قریب الوقوع آیبیکس در کوه های آلپ این منطقه هشدار داد. ( پس از سقوط امپراتوری روم تا سال 1860 شبه جزیره ایتالیا به شاهزاده نشین ها و جمهوری های کوچک و بزرگی چون ونیز، دو سیسیل پیه مونت تقسیم شده بود. در سال 1821 تنها تعداد 50 تا 60 سر در منطقه ای کوهستانی بنام گران پارادیزو( بهشت بزرگ ) برجای مانده و در این سال یک شکارگاه سلطنتی برای پاسداشت و بقای این گونه ایجاد گردید و در سال 1836 مجدد قانون بر اهمیت این زیستگاه منحصر بفرد در اروپا و دنیا برای بقای آیبیکس ایتالیا تاکید نمود. ولی با همه تمهیدات هنوز شکار دزدان دزدانه به شکار می پرداختند تا اینکه در سال 1856 ویکتور امانوئل دوم نخستین پادشاه ایتالیای یکپارچه در سال 1860 که از دوست داران دلباخته شکار بود زیستگاهی در حدود هفتاد هزار هکتار را به عنوان شکارگاه سلطنتی آیبیکس اروپایی مشخص و با استخدام شکار دزدان و شبانان محلی به عنوان شکاربان و نظارت بر عملکرد آنها باعث افزایش تعداد این گونه تا حدود سه هزار سر در اواخر قرن نوزدهم گردید. در هر فصل شکار خاندان شاهی ایتالیا و مهمانان بین صد تا صدو بیست آیبیکس نر را شکار می نمودند و در سال 1922 ویکتور امانوئل سوم( نوه ویکتور امانوئل دوم) از حقوق درباری بر این منطقه دست کشیده و نخستین پارک ملی ایتالیا در سال 1922 در گران پارادیزو با هدف احیای این گونه در زیستگاه های آلپی ایتالیا ایجاد شده و در دوران موسولینی بویژه دهه 1930 به شدت بر حفاظت و احیای این زیستگاه و گونه شاخص آن یعنی آیبیکس تاکید می گردید.

اقوام روزگار به اخلاق زنده اند

شکار و طبیعت مهر ۱۳۴۳ صفحه ۱:

با مراعات جنبه های مروت و انصاف و درنظر گرفتن مراتب فضیلت و اخلاق در امر شکار پایه های این هنر اصیل تا عالیترین مدارج اخلاقی بالا می رود و با احساس عطوفت نسبت به شکار علیرغم تعداد قابل ملاحظه شکارچیان و فدرت کشندگی سلاح های آتشین موازنه و تعادل حیوانات وحشی کاملا حفظ می شود و گاهی با توجه به کمبود علوفه و خشک سالی ها و سرد مهری برف و بوران ها و بی پناهی این جانداران زیبا لازم می شود که به شکارچی اجازه بیش از حد نصاب شکار را داد و یا اینکه زمان فصل مجاز را تمدید نمود ولی بهرصورت و بهرحال شکارچی خرفه ای بی انصاف که از شقی ترین مخلوقات خاکی است حق استفاده از این لذا معنوی را ندارد.

او نمونه شقاوت و شرارت است و عرصه طبیعت و استفاده از زیبایی های آن جولانگاه این اشقیا نمی تولند باشد، او بی انصاف است و بی انصافی در همه حال و همه کار مذموم و ناپسند است، او در حقیقت به شکار نمی رود و شایستگی این کار را ندارد، او نمی تواند بفهمد بفهمد که نسل های آینده و همه کسانیکه از این ورزش اصیل لذت می برند فراخور لیاقت و استطاعت خود بایستی از آن استفاده نمایند.

شکارچی حقیقی شجاع، زئوف و مهربان است او سمبل آزادی و آزادگی است و طبیعت و راز های آن را درک می کند و انچه را که به طبیعت تعلق دارد دوست دارد، خوب می اندیشد و درست استدلال می کند و افکارش همپایه ارتفاعات قللی که پا بر سر آنها می گذارد منیع،آزاد و وارسته است. شکارچی اصیل با مروت و با انصاف بوده و همچون آزادمردان به میدان مبارزه می رود و به شکاش اجازه می دهد که از همه شرایط طبیعی به منظور دفاع از خود اسنفاده نماید و آنگاه که طبیعت به عللی قدرت دفاع را از حیوان سلب نموده باشد شکارچی اصیل با اتکا به مناعت طبیعی که لازمه این ورزش است از شکار حیوان بیچاره که احیانا باری در دل و یا بره و میشی در پس و پیش دارد چشم می پوشد و به لذت تماشای اندام زیبای انان اکتفا می نماید.

در چند مدت گذشته هجمه نابجایی دربرابر جامعه شکارچیان و نه شکارکشان شکل گرفته که هدف واقعی آن منحرف نمودن افراد از زدن چوب حراج بر عرصه و اعیان زیستگاه ها همچون واگذاری های گسترده مناطق و حتی پارک پردیسان و بخشی از دانشکده کشاورزی کرج است.چرا در همین منطقه دنا نسل قوچ اصفهان نابود شد چون در کنار شکار قاچاق قطع ارتباط زیستگاه های این گونه مهاجر به دلیل جاده کشی و تغییرکاربری زیستگاه ها باعث نابودی نسل این گونه گردیده است.خون آشام معرفی کردن شکارچیان و تیلیغات ناگهانی و گسترده گیاهخواری را می توان بهانه هایی عوام پسند برای ایجاد رویکرد منفی نسبت به شکارچیان واقعی دانست.در تمام کشورهای متمدن مدیریت شکار صدها سال سابقه داشته و اکنون از دیدگاه اقتصادی و کارآفرینی بسیار حائز اهمیت است که یکی از کاراترین نمونه ها بریتانیا و سوئد می باشد.

یک شکارچی واقعی خود در درجه نخست پایبند اخلاق حرفه ای است. یکی از شکارچیان معروف انگلیسی( جیمز کوربت) در شمال هند درپی ببر آدمخوار معروفی بود و پس از مدت ها او را خوابیده یافت. با وجودی که چندین بار از تیررس او خارج شده بود ولی راضی به تیراندازی به جانور خوابیده نشد بلکه با سوت او را بیدار کرده و آنگاه شلیک نمود.( و همین منش و کردار در شکارچیان اصیل ایرانی و نه شکارکشان نوکیسه وجود دارد.)

در نقطه نقطه جنگل های آمریکا و خلنگزار های اسکاتلند شکاربان وجود نداشته و بویژه در آمریکا قانون اساسی بر اساس زمان تصویب که در کوران جنگ های استقلال از بریتانیا بود داشتن سلاح را برای افراد مجاز دانسته است.

پس چرا جمعیت کبک چیل اسکاتلند و گوزن دم سپید آمریکا جز در مواردی خاص چون بیماری و خشکسالی ، پایدار و سالم می باشد؟در بسیاری از کشورها مدیریت شکار و حفظ محیطزیست دو مقوله جدا از هم نیستند.

با غش و ضعف کردن و اشک تمساح ریختن و عشوه های شتری و ...، تنها پول ها را به عنوان آموزش جوامع محلی ( بشیوه ای غیر کارا و تنها برای تبلیغ و استفاده شخصی) و مقاله نویسی و انجام پروژه( ارزیابی و آماده سازی زون گردشگری حکیم فرموده )  بالا می کشند و چشم بر واگذاری مناطق می بندند.شکارچی قاچاق محلی پازن و آهو و خرس منطقه را نابود کرد ولی فلان شخص با یک حرکت قلم سدی بر رود زده و کل زیستبومی را به دلیل تغییر رژیم آبی نابود کرده و یا هزاران هکتار مرتع را به عنوان خودکفایی در تولید گندم به دیمزار های کم بازده بدل می کند.

چه کسی بیشتر ریشه بر تیشه محیط زیست می زند؟

شاعر شیرین سخن اینگونه سروده است

ای مفتــــــــی شهـــــــــــر از تــــــو بیــدارتـــــریــــم          بــا ایـــــن همـــــه مستی ز تــــو هشیارتـــــریــــم
تـــو خـــون کســــــان نوشـــــی و مــــا خـــون رزان          انصـــــــــــاف بـــــــــــده کــــــــــــدام خونخــــوارتریم

حال با وضعیت مناطق واگذار شده و پژوهش های انجام شده چون نگهداری سه سر گورخر در فنس بدون حضور نریان و انتظار زادوولد و دیگر سیه کاری ها باید اینگونه سرود:

 

ای منطقه فروش، ما ( شکارچیان خردمند) از تو بیدار تریم
با این همه خیانت و در بهترین حالت چشم بستن از تو هشیار تریم
تو بمو و خجیر و کلاه قاضی می فروشی و ما شکار می کنیم
انصاف بده که کدام مخرب تر بحال زیستبوم کشوریم؟


نوشته شده در ساعت 09:35:32 , مورخ 09/07/1391
کد خبر : 91071022

منبع: http://isdle.ir/news/index.php?news=8797


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وشته شده در ساعت 09:55:21 , مورخ 08/07/1391
کد خبر : 91071020
منبع: http://isdle.ir/news/index.php?news=8795

مقاله محمد علي اينانلو درباره علل کشته شدن محیطبانان و شکارچیان
آری برادر! این چنین است که کشته می شوید...


 

 

 بزرگنمایی
محمد علي اينانلو

  

تنها راه نجات و حفاظت طبیعت ایران، گفتگوی صریح و صادقانه با مردم، ارتباط درست و صمیمانه با مطبوعات و رسانه ملی و اجرای سریع و صحیح، عادلانه و بی شائبه اصل 44 قانون اساسی است.

  قوانین و مقررات سازمان حفاظت محیط زیست می بایست هر چه زودتر بازنگری و به روز شود.

  مدیریت طبیعت می بایست مثل طبیعت، همزمان لطیف و خشن باشد، مدیریت طبیعت ایران نیاز به احساسات لطیف بیهوده ندارد.

  خانه از پای بست ویران است***خواجه در بند نقش ایوان است. یعنی که مدیران محیط زیست در اندیشه ندادن پروانه اند در حالیکه تفنگ ها در سراسر کشور شلیک می کنند.


  علاوه بر " عملکردها " می بایست " عمل نکردهای !" سازمان حفاظت محیط زیست نیز مورد بررسی قرار گیرد.

  این مطلب، صرفا یک مطلب کارشناسی است، لطفا بر نیاشوبید و واکنش سریع نشان ندهید.

  به جای فکر انحلال اداره " شکار و صید" باید در پی تقویت آن باشید چرا که نبض " کشتن"ها و " کشته شدن" ها در این اداره می تپد.

در زنجیره حیاتی، حیوانات در فضای صورتی رنگ والت دیسنی با صلح و صفا در کنار هم زندگی نمی کنند، آنها مجبور اند که همدیگر را بخورند.

  کشورهائی نظیر مجارستان و لهستان و رومانی و بلغارستان و سوئد و دانمارک سالیانه دهها هزار پروانه شکار صادر می کنند، بی آنکه تعداد حیات وحششان ذره ای کمتر شود.

  خانمهای مسنی که با چهره ای مهربان و چشمانی بیگناه در پارکها به کلاغها و گربه ها غذا می دهند در واقع حکم قتل بلبل ها را امضاء می کنند، چیزی در ردیف برخی از تصمیمات مدیران محیط زیست.

  تجربه نشان داده هر جا که شکارچی مجاز گشت می زند شکارچی غیر مجاز می گریزد.
 

خداوند همیشه نعمت منشاء اثر بودن را عطا نمیکند پس تا زمانیکه مسوولیتی دارید منشاء اثر باشید، درست بیاندیشید و درست عمل کنید.

  اجرای درست و بی شائبه اصل 44 قانون اساسی، اساسی ترین راه نجات محیطبانان از کشته شدن است.

  جوامع محلی و ایلی بسیار پیچیده اند، خون، خون دیگری درپی دارد، رسم "خون بس" هنوز در برخی از عشیره ها جاریست، جوانان را به جان هم نیاندازیم.

 

مقدمه


این مطلب بی تردید گروهی را خواهد آزرد چرا که گاهی پهلو به انتقاد می زند و اکثر ما علیرغم حرفهایی که میزنیم با انتقاد میانه خوشی نداریم، از آن میرنجیم، زود هم میرنجیم،گاهی نیز بر می آشوبیم و واکنش نشان میدهیم و اگر زورمان برسد تلافی میکنیم و گاهی هم "دوز" این تلافیها بسیار بیشتر از میزان انتقاد است اما باید نوشته می شد، یکصد و سیزدهمین محیطبان نیز کشته شد و لابد سیصد وشصت و ششمین "قاتل" نیز به قصاص محکوم خواهد شد هر چند که تعداد کشته شده های هر روزه اخبار رادیوها، تلویزیون ها و روزنامه ها آنقدر هست که یک کشته بیشتر در آنها تاثیری نداشته باشد اما سخت است خبر کشته شدن کسی را، کسانی را بشنوی که با او، با آنها روزهای متوالی در طبیعت به گشت رفته باشی از دیدن دشتی گسترده، رودی خروشان، آبگیری پر طراوت، آبشاری پیچان، پلنگی پنهان، یوزی گریزان، آهویی خرامان به هیجان آمده و در شبی تاریک و طولانی که ماه پنهان است و ستاره های درخشان همچون الماس در پهنه سپهر لاجوردین می درخشند دور آتشی زلال بنشینی و "او" در حالیکه برایت چای دودی ریخته و پیاله ای نیز خود در دستان زمختش می چرخاند برایت از کارهایش، هیجانهایش، کمبودهایش، امیدها و آرزوهایش بگوید و از کودک دوساله اش و از مادر پیرش که به عنوان آخرین آرزوی زندگی پای بوس ضامن آهو را می خواهد و حال می شنوی که مرده است، به همین سادگی، اتفاقی مکرر، کسی به شکار قاچاق رفته، محیطبان تعقیبش کرده، تیراندازی شده و تمام... می-اندیشی که کدام مصلحت است؟ مصلحت اندیشی که کسی، کسانی از مطلبت آزرده نشود، خشم نگیرد یا که به پشتوانه تجربه نیم قرن در طبیعت بودن راه هایی را میدانی که اگر به کار بسته شود شاید از تعدادی از این قتلها جلو گیرد، آیا می شد که "عبدالله" کشته نشود و " اسعد" محکوم به اعلام نباشد؟

خبر کشته شدن محیطبان "عبد الله یاری" در همدان، انعکاسی کم پیدا کرد، چند تن از همکارانش در مراسم شرکت کردند، مدیرش سعی کرد که در قطعه شهداء دفن شود، چند خبر کوتاه و چند مطلب احساساتی در روزنامه ها، همین و دیگر هیچ، همچنان که پیش از این نیز اتفاق افتاده بود، چند خبر و چند مطلب که همگی به "خود" موضوع پرداخته بودند بی هیچ کنکاشی در ریشه یابی و هیچ بحثی در چاره جوئی، آیا هیچ راهی نبود که "عبدالله" کشته نشود؟

این مطلب مستقیما به مدیریت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست می پردازد اما نه لزوما مدیریت فعلی شاید حداقل از بیست سال پیش به این سو، از زمانیکه تعداد محیطبانان شهید از صفر به ده و بیست و پنجاه و صد و سیزده رسید، تعداد نامعلومی نیز در زندان و محکوم به قصاص و دیه و تعداد نامعلومی نیز شکارچی کشته شده که به هر روی از جوانان همین کشورند و مسلما جریمه شان کشته شدن نبوده است. بی-تردید این مطلب گروهی را خواهد آزرد چرا که گاهی پهلو به انتقاد می زند و برخی از ما تحمل انتقاد را نداریم اما امیدوارم این "برخی" که شاید هم از مقامات باشند برخالف رویه معمول این بار برنیاشوبند، این مطلب را یک نظر کارشناسانه تلقی کرده و آن ها نیز برای پیشگیری از قتل های بیشتر در پی چاره جویی باشند و بیاندیشند حتما راه هایی بوده است  که "عبدالله" کشته نشود و "اسعد" در زندان نپوسد، راههائی که پیش از این اندیشیده نشده، مسلما راه چاره بسیار است اما یکی از اصولی ترین و اساسی ترین راهها برای پیشگیری از درگیری ها اجرای درست، واقعی و به دور از شائبه اصل 44 قانون اساسی است.

معمولا برای قضاوت در مورد اشخاص، بیلان "عملکرد" آنها را در نظر می گیریم اما در این میان چیزی هم هست با عنوا ن "عمل نکرد!" که بی تردید آن نیز میبایست مورد ارزیابی قرار گیرد و در این مقال در مورد مدیران تصمیم گیر سازمان حفاظت محیط زیست هر دو در نظر گرفته شده است، کارهایی که این مدیران می-بایست انجام میدادند و نداده اند و کارهایی که نمی بایست انجام می دادند و داده اند که مجموع این "عمل کرد"ها و "عمل نکرد"ها، کار سازمان را به این وضعیت اسف انگیز کشانده که مجبورند برای چرخش امور سازمان دست به فروش پارک پردیسان بزنند.


به نام خدا

خبر خیلی کوتاه بود و در هیاهوی المپیک گم شد "یک محیط بان در همدان کشته شد" آهی و افسوسی و طبق معمول چند مطلب احساساتی در روزنامه ها و دیگر هیچ. محمد بنا  تا اطلاع ثانوی قهرمان ملی شد. یوسف کرمی خراب کرد. حق عبدولی را داوران خوردند اما مقامات بلند مرتبه کشور دستور دادند که او را هم طلائی کنند و برابر دیگران که مدال طلا گرفتند تشویق شود، که حق هم همین بود. رباط  صلیبی، کشتی گیر ما پاره شد اما باز هم با غیرت و همت مثال زدنی به کشتی ادامه داد و همه تحت تاثیر قرار گرفتند. چرا که مایه گذاشتن از جان در راه انجام وظیفه واقعا مقدس است و مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و این محیطبان هم همین کار را کرد. جانش را گذاشت اما بدون هیچ بازتابی. آیا حقش کمتر از حق "عبدولی" بود و یا اینکه دهندگان طلا به عبدولی می توانستند از پوشش رسانه ای  بهتری بهره مند شوند به امید آینده ای  بهتر، وزارتی، وکالتی، سفارتی. البته اندیشیدن به آینده بهتر، حق هر کسی است. اما در این میان حق "عبدالله" کجا رفت؟ آیا حق بنده خدا کمتر از حق بنده ولی است؟ بگذریم. 

خون این جوان بد جوری اذیتم میکند. همه مردم ایران از طریق تلویزیون در جریان قهرمانیهای  المپیک قرار گرفتند اما چند نفر، تنها چند نفر از طریق تلفن خبر قتل محیطبان را شنیدند، گریستند و نوشتند و در تشییع جنازه غم انگیزش شرکت کردند. اما کودک دو ساله عبدالله هیچیک را نشنید چرا که مادر داغدار در داغ شوی، با چشم اشکبار به وظیفه لایزال مادری خود عمل می کرد. در گوش کودک تازه ی، تازه بی پدر، لالائی میخواند، خبر خیلی کوتاه بود و در هیاهوی المپیک گم شد:
محیطبان "عبدالها یاری" سرپرست منطقه حفاظت شده خان گورمز همدان طی یک درگیری با شکارچی غیر مجاز کشته شد.

همچنان که خبرهای پیشین چند روزی هیجان ایجاد کردند و رهاشدند، محیطبانی که در خراسان کشته شد،  دیگری در سمنان و دیگری و دیگری و دیگران در سراسر کشور و آن دیگری که کشته نشد، کشت و حالا دارد در زندان یاسوج می پوسد و دلخوشی اش اینکه گاهی از زندان به من و دیگری تلفنی بزند و درد دلی و گریه ای که: به خدا فقط ده روز بود عقد کرده بودم و چه آرزوها و چه ها که در دل و در سر داشتم، راستی الان چند نفر از احوال "اسعد تقی زاده"، خبر دارند در زندان یاسوج، مگر در اعتراض به حکم اعدام همین محیطبان نبود که مقاله های سوزناک نوشته شد و سایتها و راه پیمائیها و تجمعها و .... پس چه شد؟ چرا رها شد، چرا فراموش شد، چرا آتش هیجان ها خوابید؟ راستی چرا ملتی این چنین هیجانی هستیم؟ چرا ناگه جوگیر میشویم، گاو و ماهی را به هم می¬دوزیم، سر و صدا به پا می کنیم و بعدا انگار نه انگار که نه خانی آمده و نه خانی رفته، انگار نه انگار که برای محیطبان یاسوجی این همه پستان به تنور چسباندیم انگار نه انگار که آن  همه سر و صدا کردیم. ای شمایی که آن همه مقالات سوزناک نوشتید، سایت راه نداختید، امضاء جمع کردید، تف و لعنت کردید، راهپیمائی راه انداختید، آیا می دانید که "اسعد" دارد در زندان یاسوج می پوسد؟ به همین زودی یادتان رفت؟ آن همه هیجان، آن همه احساس و دلسوزی ...

دستم به نوشتن نمیرود اما خون این جوان و جوانهائی که پیش از او کشته شدند و محکومیت اعدام دیگری، قلم را بدون من روی کاغذ می دواند، آخر بنویسم که چه؟ با امید به چه نیتجه ای، مگر بیست سال پیش ننوشتم و رئیس، زنگ نزد که: "من در این مجله را تخته می کنم!" منظورش مجله شکار و طبیعت بود که آن زمان سردبیرش بودم و مطلبی نوشتم "امکان اجرای قانون"، نمی دانم این جمله از کیست، بسیار پر معناست : "قانونی را که نمی توایند اجرا کنید وضع نکنید" من هم همین را نوشتم، آن زمان یعنی در سال هفتاد و یک -درست بیست سال پیش- تعداد کمی محیطبان و شکارچی کشته شده بود اما من به عنوان کسی که عمرش را در طبیعت سر کرده  و با زیر و بالای آن آشناست هشدار دادم، می دانستم که وضع مقررات ناپخته و غیر کارشناسانه خطرناک است، واضعینی که در اتاق¬های راحت ریاست و مدیرت و معاونت در امانند، اما مجری همان قانون  یعنی محیطبان در خطر، در طبیعتی خشن که "واضعین" هرگز آن را تجربه نکرده¬اند.

در آن زمان تعداد کمی محیطبان و شکارچی کشته شده بود اما مسئولان اسبق و سابق و لاحق  بی توجه به هشدارها راه خودشان را رفتند و می روند و اینگونه است که با قتل عبدالله یاری، تعداد محیطبانان شهید یکصد و سیزده نفر و به قولی تعداد شکارچی کشته شده سیصد وشصت و پنج نفر، تعدادی نیز از هر دو طرف در زندان و محکوم به دیه و در انتظار اعدام در یک قدمی چوبه دار، و جالب تر از همه واکنش همکاران خودم بود که ای قاتل، ای جانی، ای شکارچی! تو داری از شکار و شکارچی طرفداری می کنی و با این طرفداری اگرخودت هم اسلحه را کنار گذاشته باشی ترویج قتل و کشتار می¬کنی، مقالاتی به شدت احساساتی البته از سر دلسوزی اما کاملا غیر کارشناسانه و جالب اینکه برخی از مقامات محیط زیست هم که شاید میتوانستند کاری بکنند از ترس همین قلمهای دلسوز احساساتی کاری نکردند و اینگونه شد که همواره احساسات، منطق را تحت الشعاع قرار داد و به جای اینکه علت قتل محیطبان کارشناسانه ریشه یابی شود و چاره ای پدید آید در لفافی از حرف های سانتی-مانتال مقطعی گم شد و بی آن که علتها واکاوی شوند مثل هر تب تند دیگری زود به عرق نشست. و اما در این مطلب به هیچ وجه در پی گله گذاری و ذکر مصیبت و پرداختن به گذشته نیستم. حتی این مطلب یک مقاله انتقادی هم نیست، لطفا دوستان طبق معمول بر نیاشوبند و دست به تهدید و تحریم نزنند فقط کمی بیندیشند ضرر ندارد، این مطلب یک مطلب صرفا کارشناسی است و برآمده از دل نیم قرن تجربه در بیابان، ای کاش که اینطور نبود اما خون "یاری" و محکومیت اعدام "تقی زاده" و چند تن دیگر موجب نوشتن این مطلب است.

لطفا بیائید به جای احساساتی شدن برای یکبار هم که شده بی¬طرفانه، عاقلانه، موشکافانه و کارشناسانه به موضوع نگاه کنیم، به جای "معلول" این بار"علت" را دریابیم، علت قتل محیطبان. حال ببینیم که برای این تحقیق چه داریم:

1. علت همه قتل ها : "شکار غیر مجاز"

2. آمار رسمی یکصد وسیزده محیطبان شهید.

3. آمار غیر رسمی، سیصد و شصت و پنج شکارچی کشته شده.

4. آمار اعلام نشده، تعداد محیطبان زندانی و محکوم به اعدام و دیه.

5. آمار اعلام نشده، تعداد شکارچی محکوم به قصاص و زندان ودیه.

ای کاش که به آمار و گزارشهای این قتلها که در سازمان محیط زیست مضبوط است دسترسی داشتم، آنگاه با نگاهی دقیقتر می توانستم تک تک آنها را واکاوی کنم، در هر حال با همین داشته های کم، مطلب را می شکافیم، اما نه مفصل بلکه خلاصه و مجمل. چرا که حوصله این چنین مقالی از حوصله روزنامه و خواننده خارج است، آماده ام  تا موضوع را در یک جلسه کارشناسی با حضور کارشناسان، مسئولان محیط زیست، رسانه ها و حتی مجلس و دیگر و دیگران به بحث بگذارم، شاید که راهی باشد برای پیشگیری از قتل های بیشتر و مسلما "در این شکافتن موضوع، اول از خودمان آغاز می کنم – از رسانه ها و رسانه ای ها  چرا که اول باید سوزن را به خودمان بزنیم تا بعد دیگران نیش جوالدوز را تاب بیاورند، نقش ما در این قتلها و شاید پیشگیری از آنها چه حد بوده است؟ :

الف- رسانه ها :

مروری در پرونده قتل محیطبانان، بخصوص در بیست سال گذشته، تنها تعدادی مطلب و مقاله احساساتی به دست میدهد در طعن و لعن شکار و شکارچی و مقداری حرفهای احساساتی بی هیچ ریشه یابی و تحقیق و علت و معلول و راه حل و غیره  و بعد فراموشی و نسیان و سپردن موضوع به عهده تعویق تا قتلی دیگر و احساساتی شدن از سر نو تا اطلاع ثانوی، واقعا وظیفه حرفه ای رسانه و رسانه ای چیست؟ نمی خواهم درس مطبوعات بدهم اما این وظیفه هر چه که باشد گرفتار شدن در جو هیجان موجود و هیجانی شدن مقطعی نیست، یک رسانه ای حرفه ای بی تردید می بایست از موضعی بالاتر از مردم عادی به قضایا بنگرد، حتی گاهی می بایست هیجان را بخواباند نه که به آن دامن بزند چرا که این هیجانی شدن، گاه نتیجه عکس می دهد، چنان که در موضوع "اسعد تقی زاده" نتیجه عکس داد و احتمال رضایت خانواده  مقتول را به تعویق انداخت و در این میان مدیر کل حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست هم به کمک رسانه ها  و رسانه ای های غیر حرفه ای آمد و با "اراذل و اوباش" خواندن خانواده مقتول در یاسوج عملا امکان هر گونه رضایت و مصالحه ای را زیر سوال برد. در حالیکه خانواده "رضائی" در یاسوج خانواده ای سرشناسند، فرهنگی اند، خانواده شهیدند. حال، پسر جوانشان به هر دلیل با عده ای شکارچی همراه شده و تیر قضا به زندگی اش پایان داده، این دلیل نمی شود که این خانواده محترم را "اراذل و اوباش"  بنامیم، نتیجه همین میشود که شد؛ اسعد تقی زاده  پنج سال است که در زندان است، زیر چوبه دار بی هیچ نشانه ای از مصالحه ای، مادر مقتول رضایت نمیدهد، این خانواده از سوی روزنامه ها و کارشناسان کارنشناس احساس حقارت میکند، حق هم دارد، جوانش را از دست داده  و به جای دلجویی به او توهین هم شده است، اما با همه اینها من اطمینان دارم که خانواده محترم رضائی راضی به مرگ اسعد نخواهد شد. بپذیریم، واقعیت این است که رسانه ای های حرفه ای چه در مطبوعات و چه در رسانه ملی در زمینه طبیعت و محیط زیست بسیار کم داریم، آنها به مقوله طبیعت بیشتر به شکل سیزده بدر نگاه می کنند، بسیار احساساتی، زود تحت تاثیر قرار می گیرند. جو گیر می شوند و عجولانه می نویسند، می گویند و اظهار عقیده می کنند. "عقیده ای که بیشتر القائی است تا ذاتی و در این میانه به اصطلاح کارشناسانی که تنها در کلاس های دانشگاه درس طبیعت خوانده اند به کمک می آیند و به این جو ملتهب احساساتی دامن می زنند و با گفتن و نوشتن مطالب احساساتی و سانتی مانتال و مردم پسند با تاریخ مصرف کوتاه کار را بدتر می کنند؛ دوستان عزیز، سروران، کارشناسان و همکاران!

باور بفرمائید ما در دنیای کارتونهای والت دیسنی زندگی نمیکنیم  که در یک جنگل  رنگارنگ همیشه بهار همه موجودات از گوزن و ببر و آهو و پلنگ و میش و خرس و کبک و عقاب و قرقاول و شاهین و بلبل و سنجاب و خرگوش در یک فضای لطیف صورتی با هم آواز می خوانند و حرکات موزون انجام میدهند و از چشمه سفید برفی و زیبای خفته آب میخورند و هیچکدام نظر بدی به هم ندارند. ما در دنیای واقعی زندگی می کنیم که خداوند زنجیره حیات را آفریده است که دانشمندان به آن اکوسیستم میگویند و در این اکوسیستم طبیعت همه باید و مجبورند که همدیگر را بخورند و گرنه نظام هستی از هم میپاشد، آری عزیزانم  دنیای واقعی کمی خشن تر از دنیای فانتزی است. لطفا دقت کنید در این دنیای واقعی چشمان علفخواران در دو طرف سر قرار گرفته که اطراف را بپاید تا خورده نشود و چشمان گوشتخواران پهلوی هم و رو به جلو که مستقیم به دنبال شکار باشد؛ آخر من چه بگویم، این الفبای دانش قلم زدن درباره طبیعت است و در این میان اگر ما بخواهیم همه آنها را در یک صف قرار دهیم و نخواهیم که هیچیک دیگری را بخورد نظم هستی رابه هم زده ایم و اگر در مدیریت طبیعت احساساتی و غلط عمل کنیم آنگاه است که عبدالله و مجتبی کشته می شوند و اسعد پای چوبه دار میرود. چه بخواهید و چه نخواهید واقعیت این است. بی پرده بگویم در این چند سال به  جز  چند مطلب از "مژگان جمشیدی" که ریشه در ریشه یابی داشت مطلب دیگری از رسانه ها ندیده و نشنیده ام.

ب- مردم :

مردم ما هم که ماشاءالله احساساتی و زود رنج و جوگیر؛ زود و سریع و با درجه بالا تب میکنند و سریع هم عرق میکنند، تلفن میکنند، پیامک میزنند، گروههای مردم نهاد درست میکنند، در پارکها تجمع میکنند، راهپیما ئی میکنند، شعار میدهند، بعد هم خیلی زود متقرق می شوند و فراموش میکنند تا هیجانی دیگر، المپیکی، لیگ فوتبالی، استقلالی، پرس پولیسی ... راستی الان چند نفر از آنهائی که برای محیطبان زندانی تجمع کردند یادشان هست که "اسعد تقیزاده" در زندان یاسوج می پوسد؟ چند نفر ازآنها در میان هیاهوی المپیک به قتل "عبدالله یاری" واکنش نشان دادند؟ واقعیت این است که زود تب می کنیم و زود عرق.

ج – سازمان حفاظت محیط زیست:

نگاهی به آمار بکنیم، یکصد و سیزده  محیطبان شهید، در آمار کمی دقیقتر بشویم، از این صد و سیزده نفر چند نفر محیطبان معمولی و چند نفر از مقامات بالای سازمان هستند؟ حال درست در همین جا باز هم مطلب "امکان اجرای قانون" ، پیش می آید، از آنهایی که مقررات وضع میکنند هیچ نامی در میان کشته شدگان نیست، شهیدان فقط و فقط در پائین ترین سطوح طبقات اداری سازمان محیط زیست اند، یعنی محیطبانان ساده، حداکثر سرپرست پاسگاه، که در این میان در درگیریها محیطبانان ساده می کشند و به قصاص و دیه محکوم میشوند یا کشته می شوند؛ رده بعدی که گرفتار می شود روسای ادارات شهرستانها و یا مدیران کل استانها هستند که می-بایست به دادگاه بروند، خانواده محیطبان شهید را دلداری بدهند، خدمت ولی دم شکارچی کشته شده برای گرفتن رضایت ریش گرو بگذارند، در هزار توهای سازمان دوندگی کنند، به هزار و یک نفر رو بزنند تا پول دیه محیطبانشان را جفت و جور کنند و باز هم از این یکی نیاسوده، یکی دیگر، چرا؟ روشن است که عواقب این گرفتاری ها از سطح مدیرکل بالاتر نمی رود، واقعیت این است که در این میان "پوتین"، نقش مهمی بازی میکند، منظورم رئیس جمهوری روسیه نیست، منظورم پوتینی است که به پا می کنند؛ گفته ام و می گویم :"کسیکه در زندگی، پوتین به پا نکرده حق ندارد برای کسیکه دو ماه یکبار پوتین از پا در نمی آورد قانون وضع کند" و همین فرمول ساده یعنی پا کردن پوتین فرهنگ خاصی را داراست که از محیطبان ساده آغاز شده، از رئیس پاسگاه و رئیس اداره شهرستان   می گذرد و حداکثر به مدیرکل ختم می شود.

شاید به همین دلیل است، پرونده ای که در پاسگاه بیابانی تشکیل میشود، به شهرستان و بعد به مرکز استان می آید. به محض اینکه به سازمان مرکزی حفاظت محیط زیست میرسد دیگر یک پرونده سراسر احساس با واقعیتهای ملموس بیابانی که احتمالا با سواد کم اما خلوص و یقین بسیار نوشته شده نیست؛ در سازمان مرکزی تنها به یک "مورد" تبدیل میشود، حتی اگر یک محکومیت به اعدام باشد،  قانونی که بالاییها در اتاقهای در بسته گرم و نرم و راحت وضع  کرده اند و محیطبان میبایست در محیطی خشن  اجرا کند، ای کاش آنهائی که این قوانین را مینویسند پیش از نوشتن دو ماه، فقط دو ماه، در پاسگاه "زمان آباد و طرود و سرباز و سهرین" خدمت میكردند؛ در هوای شصت درجه بالای صفر یا بیست و سه درجه زیر صفر، با موتور سیکلت محیطبانی به گشت میرفتند و در درگیریهای احتمالی شرکت میکردند، گاه با بدن جمع شده از ترس تیر و مخفی شده در پشت سنگ به مقررات غیر قابل اجرایی که بخشنامه کرده اند میاندیشیدند، رها کنم .... این همه پُر چانگی که کردم، از سر درد روی کاغذ آمد، همان دردی که پردیسان نشینان باید در آن شریک باشند با محیطبانانی که در سختترین شرایط و با کمترین امکانات و در دورترین مکانها خدمت میکنند و سر آخر هم یا میکشند و یا کشته میشوند و عاقبت در دفتر مدیران به عنوان یک "مورد" بررسی میشوند.
واقعیت این است که سازمان حفاظت محیط زیست سازمان خاصی است، کارش با اکثر ادارات و وزارتخانه ها  فرق دارد، مسئولیت  آن هم مسئولیت خاصی است، فرق دارد با همه این ها.

کسیکه مسوول محیط زیست میشود، از رئیس گرفته تا محیطبان معمولی می بایست آدم خاصی باشد، علاوه بر عشق و علاقه و شناخت و علم مدیریت باید صاحب هزار و یک تخصص دیگر هم باشد و یا بر اساس نخستین اصل علم مدیریت می بایست از متخصیین بسیاری استفاده کند، از متخصص طبیعت و حیات وحش گرفته تا حقوق و جامعه شناسی و مردمشناسی و روانشناسی کلی و قومی و بین المللی و از همه مهمتر استفاده به جا و به مورد از آنها؛ هیچ تردیدی نیست که آمدن دانشگاهی ها به سازمان محیط زیست اتفاق میمونی است، بار علمی سازمان را بالا میبرد، همچنین آمار برخورداری سازمان از مدارک دانشگاهی را، اما در برخی موارد کافی نیست، بخصوص در معاونتها و ادارتی که نیاز به دانش و تجربه و تخصص توام دارد در غیر این صورت حداقل باعث خنده  می شود و این خنده در فرهنگ بیابان یعنی بی اعتمادی به "رئیس" و دستورهایش، حکایت مدیر کلی که از دانشگاه آمده بود و در هنگام بازدید، دلسوزانه و واقعا از سر اخلاص گفت که: "این حیوانها را نترسانید از شکمشان معلوم است که حامله اند!" غافل از اینکه "کل" ها تازه آب خورده بودند و برجستگی شکمشان از آب زیاد بود، دوم اینکه حیوانها با داشتن شعور و غریزه خدادادی برعکس ما انسانها همیشه حامله نمیشوند، بخصوص در تابستان، چرا که در این صورت باید در زمستان بزایند که در آن فصل بچه هایشان میمیرند، اضافه بر این "کل" اصولا نوع نر"کل و بز" است و تا  جائی که  تجربه و علم ثابت کرده نرها معمولا حامله نمی¬شوند!

از این دست مثالها در مدیریت محیط زیست بسیار است اما اکثر مدیران  سازمان این را نمیدانند و به همین دلیل است که شخصی مانند"دکتر صدوق" که عمری را علمی و عملی در طبیعت گذرانده از معاونت برکنار و شخصیتی دیگر که از دانشگاه آمده جایگزین میشود، بی تردید معاون فعلی محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان از نظر علمی شخصیت ارزشمندیست اما در جای خود، ایشان در همان پست آموزشی میتواند با تکیه بر دانش دانشگاهی منشاء اثر بسیاری باشند، اما محیط طبیعی، محیط خاصی است، به همان اندازهای که زیباست، خشن است، احساسات بیهوده را بر نمی تابد، احساساتی شدن در یک زمینه، پیامدی خشن در زمینه ای دیگر دارد که کشته شدن محیطبان یکی از آنها است. مدیریت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست ایران با این همه تنوع طبیعی و قومی و فرهنگی نیاز به سالها تخصص و تجربه  علمی و عملی دارد. گاهی بسیار خشن است و احساسات لطیف را بر نمی¬تابد.  به سرعت  از لطافت و زیبائی به خشونت میگراید و علاوه بر احساسات لطیف و تفکر ثواب و گناه احتیاج به تجربه¬های خاص دارد، به ویژه در زمینه شکار. در این زمینه می توانید از دانش و تجربه شخصی مثل مهندس "مزینانی" استفاده کنید که چم و خم کار را خوب میداند. سازمان می-بایست حتما از تجربیات چنین مدیرانی که در بدنه محیط زیست کم هم نیستند نهایت استفاده را ببرد و به جای فکر انحلال اداره "شکار و صید" میبایست در پی تقویت آن باشند چرا که نبض "کشتن" و"کشته شدن"ها در این اداره می تپد.

د – شکار

لطفا عصبی نشوید، سعی در ترویج کشتار حیوانات ندارم، قانون همه چیز را حساب کرده است. از خلاف و تخلف و جنحه و جنایت؛ از قتل گرفته تا تجاوز به عنف و لواط تا تخلفات رانندگی که همه آنها را به عنوان واقعیتهای موجود و معمول اجتماعی پذیرفته و به جای نادیده گرفتن سعی در قانونمندی آنها کرده، تخلفات، واقعیت¬های اجتماعی¬اند و تخلف در شکا ر نیز، اصولا مقوله "شکار" یک واقعیت اجتماعی در جهان است. یک پدیده واقعی اجتماع، چه بخواهیم و چه نخواهیم میلیون¬ها نفر در دنیا به شکار می¬روند حال کدام بهتر است؟ آن را نادیده بگیریم، صورت مسئله را پاک کنیم و با "انشاءالله گربه است" از کنار آن بگذریم و یا به عنوان یک واقعیت واقعی اجتماع بپذیریم؟ در صورت اول همین است که هست. یعنی به شکار میروند، حیوان کشته می-شود، درگیری میشود، شکارچی و شکاربان هم کشته میشوند، آیا بهتر نیست که این واقعیت را چه بد و چه خوب بپذیریم و سعی در قانونمندی آن کنیم و در این صورت مثل مسوولان محیط زیست ساده اندیش نباشیم، یک کلام، "پروانه شکار نمیدهیم"، همه تفنگ به  دستها تفنگهایشان را غلاف میکنند، بعد از مسواک، به پاپا و ماما شب به خیر میگویند و لالا میکنند و خواب رنگی می بینند، دشتهایی پر از آهو، صخرههایی مملو از کل و بز، کوههایی سراسر گله های قوچ و میش و یکی از مسئولان محیط زیست با چشمانی مهربان و حرکاتی آرام و موزون نی لبک میزند، در دستگاه شور، خیلی شور... پس چرا این همه آدم کشته می شود؟ کمی واقع بین باشیم، ندادن پروانه، ساده اندیشیها و وضع مقررات و قوانین غیر کارشناسانه راه  به جایی نمی برد؛ در صورت عدم اجرا،  قانون بی اعتبار میشود و در صورت اجرا، درگیری پیش  می آید، واقعیت این است، برخی از مردم به غلط و یا به درست شکارچی اند، ندادن پروانه فقط سازمان را  از یک درآمد مشروع که می تواند به حفظ محیط زیست کمک کند محروم میکند و از سوی دیگر آمار تخلفات را بالا میبرد؛ تخلفاتی که گاه منجر به درگیری، تیراندازی و قتل می شود. در ایران بیش از یک میلیون نفر اسلحه مجاز دارند و بسیاری نیز سلاح غیر مجاز، از یک سو جواز میدهید، سلاح شکاری مجاز به مردم میدهید، سهمیه فشنگ می دهید و از یک سو شکار را به بهانه حفاظت از حیات وحش قدغن میکنید؟ این یک بام و دو هوا چه معنایی دارد؟ آیا میدانید که در ایران چند نفر از فروشگاههای سلاح گرفته تا مهمات سازی و توریسم  و بلد محلی و راننده و غیره به صورت کاملا قانونی و حلال از طریق شکار ارتزاق میکنند؟ تکلیف آنها چیست؟ بهانه - از دلسوزی های سانتی مانتال که بگذریم- حفظ جمعیت حیات وحش است. ما هم قبول داریم شکار بی رویه جمعیت حیات وحش را به خطر می اندازد، اما آیا ندادن پروانه چاره کار است؟

مگر نه اینکه سازمان حفاظت محیط زیست هرگز برای پارکهای  ملی و پناهگاههای حیات وحش پروانه صادر نکرده است؟ در این صورت میبایست پناهگاهها و پارکهای ملی مملو از حیات وحش باشد. پس چرا نیست؟ چرا جمعیت قوچ و میش و کل و بز پناهگاه حیات وحش خوش ییلاق از پانزده هزار به زیر دو هزار رسیده است؟ چرا جمعیت حیات وحش پارک ملی گلستان از بیست هزار به دو هزار رسیده است؟ چرا موته، چرا پرور، چرا قمیشلو، چرا کلاه قاضی، چرا بمو، مگر در این جاها پروانه داده اید که جمعیت حیات وحشش این همه کم شده؟ از دیگر سو در ایران بالغ بر یکصد و هفتاد گونه پستاندار و بالای پانصد گونه پرنده زندگی میکند، در حالیکه حیوانات قابل شکار پستانداران کمتر از بیست گونه است که از میان آنها قوچ و میش از آمار بالاتری برخوردار است و از میان پانصد گونه پرنده  کمتر از پنجاه گونه آن قابل شکار است، اگر شکار به تنهایی عامل انقراض نسل حیات وحش است پس چرا تعداد حیوات غیر قابل شکار این همه کم شده؟ مگر روباه و شغال و گرگ و و کفتار و گورکن و فلامینگو و کاکائی و سلیم و چکاوک و عقاب و دلیجه و دیگر و دیگر حیوانات هم  قابل شکارند که تعدادشان به طرز محسوسی کم شده؟ خیر دوستان علت جای دیگریست و ندادن پروانه شکار نوعی ساده اندیشی، رفع مسئولیت و پاک کردن صورت مسئله است، و متاسفه نتیجه بی تردید آن کشته شدن "یاری" و "یاری ها" است.

بهتر است جغرافیای نگاهتان کمی گسترده تر باشد. مثلا کشورهای بلوک شرق سابق اروپا، نظیر مجارستان و لهستان و رومانی و بلغارستان و بالاتر از آنها سوئد و دانمارک و روسیه و کشورهای آسیای میانه و دیگران سالیانه هزاران هزار پروانه شکار صادر میکنند. بی آن که ذره ای از جمعیت شکارشان کم شود، در کانادا می توانید با خرید یک بلیت شکار صد و بیست دلاری ده گوزن شکار کنید بی آنکه خطر کم شدن جمعیت حیات وحش در پی داشته باشد، و سراسر سال میتوانید ماهیگیری کنید، پس عیب کار کجاست؟ مسلما صدور پروانه شکار نیست عیب کار در عمل نکردن سازمان حفاظت محیط زیست به یکی از وظایف اصلی خویش است، یکی از وظایف اصلی سازمان محیط زیست طبق بند ت ماده شش قانون شکار و صید "تکثیر و رهاسازی حیوانات است"، وظیفهای که سالهاست فراموش شده و همین فراموش شدن یکی از دلایل مهم کشته شدن محیطبان وشکارچی است.

راستی قاتل واقعی کیست؟ آن که ماشه را میکشد و یا آنکه زمینه  کشیدن ماشه را فراهم می کند؟ منطق و عملکرد دلسوزانه مسئولان محیط زیست مرا به یاد خانمهای مسنی می اندازد که در پارکهای تهران با چهره ای مهربان و چشمانی بی گناه به گربه ها و کلاغها غذا میدهند، آنها هم کاملا به درستی کارشان ایمان دارند اما واقعیت این است که آنها هم نمیدانند چه میکنند، آنها نمیدانند که با ازدیاد  هر کلاغ  یا هر گربه جان دهها بلبل به خطر می افتد، تا جائیکه میدانم گربه ها هویج و کرفس نمی خورند، راستی چند وقت است که در تهران صدای بلبل نشنیده اید؟  لطفا یک روز شمارش کنید در یک ساعت قدم زدن در یکی از پارکهای تهران چند کلاغ می بینید و چند بلبل؟

بعد از اینکه شمارش کردید پی خواهید برد که آن خانم مسن با پروراندن کلاغها و گربه ها در واقع دلسوزانه حکم قتل بلبلها را صادر می کند، چیزی در حدود دستورات مدیران  محیط زیست و نوشته های احساساتی روزنامه نگاران و کسانیکه میان کارشناسی و روزنامه نگاری  سرگردانند.

از سوی دیگر به دلیل کمبود محیطبان، امکانات و ماشین و موتور و بنزین و غیره، امکان گشت زنی ماموران در مناطق کم شده است. تجربه نشان می دهد هر جا که شکارچی مجاز گشت می زند شکارچی غیر مجاز می-گریزد، باور کنید و باز هم لطفا عصبی نشوید قصد ترویج کشتار حیوانات را ندارم، تنها ازواقعیتها صحبت می کنم. تا الان صد و سی محیطبان کشته شده اند یعنی اینکه حداقل صد و سی نفر به آنها شلیک کرده اند، لطفا جستجو کنید، آیا میان این صد و سی شلیک کننده حتی یک نفر شکارچی مجاز هست؟ یا همه غیر مجاز بوده اند؟ اگر پس از جستجو و آمار دقیق به این جواب رسیدید لطفا به دنبال علت و نتیجه هم باشید. شکارچی دارای پروانه، انسانی خلاف کار نیست، حتی یار و یاور محیط زیست است و این را برخی از مدیران با تجربه محیط زیست در قزوین و سمنان و فارس و گلستان و دیگر جاها دریافته و با بنیان نهادن جمعیتهای حفاظت محیط زیست و جلسات همدلی با شکارچی ها، علاوه بر کم کردن زمینه های تخلف، همکاران جدیدی نیز یافته اند؛ همکارانی علاقمند به حفظ حیات وحش، با امکاناتی به مراتب  فراتر از سازمان محیط زیست و جوانان و دانشجویانی که تنها علاقه دارند و لزوما نه امکانات. حال بیائید علاقه این جوانان را با امکانات شکارچیان علاقه مند به طبیعت و حیات وحش و عرصه ها و امکانات مدیران اجرایی و محیط بانان تلفیق کنید، آنگاه نتیجه را ببینید و خود قضاوت کنید که تا به حال چقدر بیراهه رفته اید. حال باز هم برویم سر اعداد و ارقام و آمار:

در عرصه شکار چه کسانی کشته می شوند؟

1. محیطبانان معمولی که با کمترین امکانات در محرومترین نقاط خدمت میکنند و تنها مامور اجرای مقرراتی اند که مقامات بالا وضع کرده اند.

2. شکارچیان غیر مجاز که معمولا از افراد فرودست اجتماع اند، اکثرا به دلایل معیشتی و اقتصادی اقدام به این کار میکنند، البته گاهی هم افراد دیگری هستند که به هر شکل  به شکار علاقه دارند و ندادن پروانه را به نحوی اجحاف تلقی کرده و به شکار غیر مجاز اقدام می کنند.

چه کسی میکشد؟

1. محیطبانان معمولی که در پایین ترین سطوح کارکنان سازمان محیط زیست قرار داشته پس از کشتن شکارچی به دیه و قصاص و اعدام محکوم می شوند و من میل ندارم به تبعات آن که خانواده ای بی سرپرست، زن جوانی بی شوهر، نوجوانانی بی پدر، اجتماعی بی رحم و آلوده و ... اشاره کنم.

2. شکارچیان غیر مجاز که اکثرا روستایی، محلی و از طبقات بی چیز اجتماع اند. اکثرا به دلایل اقتصادی اقدام به کشتن حیوات می کنند، اسلحه غیرمجاز دارند. محل زندگیشان در میان یا در کنار مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی است، معمولا هر روز و بی توجه به فصل به شکار می روند، حیوان نر و ماده و حتی حامله را شکار می کنند و هنگام دیده شدن، به دلیل جریمه های سنگینی که گاه به قیمت تمام زندگیشان تمام میشود به هر شکل اقدام به گریز میکنند حتی به قیمت کشتن و کشته شدن و در این میان حرمت خون محیطبان شهید این اجازه را  به سازمان محیط زیست داده است که همه کم بودها و کم کاری ها را تقصیر شکار و شکارچی بگذارد.

آنها با این کار در واقع نوعی نعل وارونه می زنند و فورا صورت مسئله را  با ندادن پروانه شکار پاک کرده و اوضاع را موقتا آرام می کنند و متاسفانه برخی از همکاران جوان من نیز مانند مردم عادی که اصل قضیه را نمی دانند گول میخورند و اصل موضوع ناگفته می ماند. کشته شدن شکارچی و محیطبان در شکار، آن هم در شکار غیر مجاز اتفاق می افتد، حال اصل موضوع چیست؟ اصل موضوع زمینه ای است که "تخلف در شکار"را به وجود می آورد و بخش اعظم زمینه سازی این تخلف حتما متوجه کم کاری یا بی تجربگی برخی از مدیران محیط زیست است به همین دلیل با زدن نعل وارونه در واقع، اجتماع و رسانه ایها را به دنبال معلول می فرستند تا علت اصلی که به وجود آوردن زمینه های تخلف است. از دید مردم و رسانه هائی که از مرگ یک انسان متاثر شده اند مخفی بماند.

دلایل این درگیری ها چیست؟

3. اولین دلیل مسلما احساس عدم تعلق و عدم مالکیت است، یک شکارچی محلی از زمانیکه چشم باز کرده با نکن و نرو و نزن روبروست که آنجا قرق سلطنتی است، آنجا منطقه حفاظت شده است، آنجا مال دولت است، آنجا فلان است و بهمان است، پس کجا مال ملت است؟ و این حلقه گم شده حق ملت و دولت است که متاسفانه سازمان محیط زیست آن را گم کرده و به هیچ عنوان هم قصد توضیح دادن دلایل آن را برای مردم ندارد، ما میدانیم مسئولان محیط زیست هم می دانند که "دولت گمارده مردم است تا انفال را برای عموم مردم محافظت کند" ، اما فلان روستائی همجوار توران و خوش ییلاق و بمو و قمیشلو نمی داند و این وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست است که برای مردم توضیح دهد که این عرصه ها متعلق به شماست و ما برای شما حفاظت می کنیم. این چنین است که مفهوم "ما و شما"، مفهومی حاکمیتی پیدا می کند و نه حفاظتی و این چنین است که مردم روستایی بدون احساس شراکت، تعلق و مالکیت می خواهند که حق تضییع شده خود

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نوشته شده در ساعت 09:35:21 , مورخ 08/07/1391
کد خبر : 91071019
منبع: http://isdle.ir/news/index.php?news=8794

به همت جمعیت زنان و جوانان حافظ محیط زیست گیلان
همایش گردشگری و انرژی پایدار در ماسوله برگزار شد

 

 

 

 بزرگنمایی
لیــــلا مســـروری: به مناسبت روزجهانی گردشگری ، جمعیت زنان و جوانان حافظ محیط زیست گیلان به همراه اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری گیلان ، همایش " گردشگری و انرژی پایدار " را در شهرک تاریخی ماسوله برگزار کردند .

به گزارش خبرنگار سبز پرس شیرین پارسی عضو هیئت مدیره جمعیت در ابتدای مراسم ضمن خوشامد گویی بر این نکته تاکید کرد که نه فقط سازمان میراث بلکه هریک از ما باید به نسبت به حفظ و پاسداشت میراث فرهنگی و طبیعی مان متعهد باشیم .

وی تعهدات متقابل میزبان و میهمان را برشمرد و گفت میهمان باید متعهد به حرمت گذاری به فرهنگ مردمی باشد که به میانشان میرود و میهمان نیز باید باپرهیز از تغییر به معنای مشابه شدن ویژگی های خاص عطف به تمامی مظاهر فرهنگی و طبیعی خویش ، پذیرای گردشگران باشد .

محمد درویش از سخنرانان مدعو این همایش در ابتدا با تبیین واژه " زیست سالاری " به مفهوم قائل بودن حق حیات برای تمامی زیستمندان و تامین امنیت آنها با پرهیز از نگاه آزمندانه گفت : لازم است در عرصه های گردشگری بویژه بوم گردی یا اکو توریسم ، چیدمان مدیریتی ما به سوی آموزه های زیست سالارانه برود چراکه در این عرصه زمانی می توانیم به توسعه پایدار برسیم که مصرف بیشتر ، کیفیت محیط زیستی و برداشت از منابع را مخدوش نسازد .

و همچنین با ذکر مثالی بر این نکته تاکید کرد جمع های این چنینی باید بدانند که امروز اگر سطح جدید آگاهی در تعداد معینی از افراد ایجاد شود و به طور چشم گیر و معنا دار رفتارهای آنها تعییر کند این آگاهی بدون نیاز به ارتباط مستقیم ، به دیگران منتقل میشود لذا باید امیدوار و جسور ومصرانه گروههای مختلف فعالیتهای خود را ادامه دهند.

درویش در عین حال با ارائه تصاویر مختلف از نقاط گوناگون ایران و جهان تاثیرات متقابل رفتارهای انسانی و پدیده ها را تشریح کرد . گفت : یکی از راهکارهای مهم حل پارادوکس اقتصاد و محیط زیست است ما اگر نتوانیم موارد طبیعی را ارزش گذاری اقتصادی کنیم ، نمی توانیم هزینه های حفاظت را تامین کنیم .

وی افزود : وقتی به اتش سوزی پارک بسیار بسیار با ارزش گلستان نگاه می کنیم و امنتاع سازمانها از تهیه امکانات و ناوگان اطفا به بهانه نداشتن پول و اعتبار یا آتش سوزی بیشابور را عدم توانایی میراث فرهنگی برای عکس العمل بدلیل امکانات لازم ، یکی از دلایل همین تعریف نشدن ارزش اقتصادی فضاهایی از این دست برای تصمیم سازان و تصمیم گیران است.

وی در بخش دیگر از سخنان خود با ذکر مثالهای متعدد تاکید کرد لازم اولویتها ، تهدیدها و فرصتها به واقع شناخته شود و افزود : وقتی ساختار کشاورزی ما سنتی است چه اصراری است در چنین شرایطی آنهم در کشوری که میانگین بارندگی آن یک سوم میانگین جهانی است و میزان تقطیر آن
20 درصد بیشتر است بخواهیم در کشاورزی به خود کفایی برسیم . حال آنکه با شیوه های نادرست با تخلیه ذخیره آب هزار سال در طی 30سال، شاهد فرو نشست خاک که آخرین مرحله بیابان زایی بوده و برگشت ناپذیر است در نقاط مختلف باشیم .

عضو کمیته هماهنگی توسعه پایدار تصریح کرد : چیدمان توسعه در کشور ما دچار مشکلات اساسی است و بخاطر داشته باشیم همانگونه که سنگفرش معابر عمومی با بقایای تخت جمشید نابخردانه است بسیاری از رفتارها و برنامه ریزی ها در مقابل طبیعت به معنا بوده و به همین اندازه دور از منطق است نظیر آنکه در منطقه حفاظت شده دنا تعداد کثیری بلوط برای عبور خط لوله ایی قطع میشود و تازه پس از آن کارفرما می فهمد که مسیر را اشتباه رفته است .

وی افزود : به نیت ِ درست ایجاد اشتغال و استحصال برق تصمیم به احداث نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان گرفته میشود حال انکه با یک جانمایی نادرست نیرو گاهی که به خنک کننده دائمی احتیاج دارد در حوزه آبخیز دریاچه نمک و کنار رودخانه فصلی تاسیس میشود نتیجه در چند سال عمق آب از بین
2 تا8 متر به 40 تا 60متر کاهش میابد و متعاقب ان حفر چاههای عمیق و امروز تهدید خود تاسیسات نیروگاههی به فرو نشست اتفاق می افتد . درویش یاد اور شد : امروز امار و گزارشات خبر میدهد که در 70 دشت کشور سطح آب زیرزمینی دست کم دو متر در سال افت می کند این یعنی فاجعه ایی چون دریاچه ارومیه در بسیاری از جاها در حال وقوع است که فقط چون زیر زمینی است از چشم ما دور مانده است.

عضو هئت علمی سازمان جنگلها و مراتع کشور بر این نکته تاکید کرد که همین ایران که به لحاظ آب در مضیقه است از فرصتی بهره مند است که کمتر نقطه ایی در جهان دارد .

درویش توضیح داد هر متر مربع از خاک ایران قابلیت دریافت انرژی به میزان 1500تا2500 کیلو وات انرژی در ساعت را داراست . این عدد در هیچ نقطه ایی از جهان بالاتر از 2500نیست.وی برا آنکه تصویری ملموس ایجاد کند گفت : در کشورآلمان بالاترین میزان جذب در جنوب این کشور با میزان

1150 است به عبارتی المان در بیشتر بخش جذبی خود از کمترین بخش جذبی ما که کرانه ی خزر است ، انرژی دریافتی کمتری دارد با این وجود این کشور در استحصال انرژی نو از مرز 50درصد گذشته در حالیکه ما استحصال بسیار ناچیزی داریم و در این راستا حتی از مصوبه برنامه پنجم توسعه کاملا عقب مانده ایم و همچنان نگاهی معیشتی به سرزمین داریم.

وی در خاتمه بر این نکته تاکید کرد شواهد نشان میدهد که با استفاده خردمندانه انسان قادر است حتی در سخت ترین شرایط حیات را باز گرداند.

شبکه اجتماعی گیل بوم

در این نشست کارشناسان میراث فرهنگی نیز به ایراد سخنرانی پرداخنتد و خبر ایجاد شبکه اجتماعی با عنوان گیل بوم برای ارتباط بیشتر میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری با اهالی محیط زیست و فعالان در این زمینه ها ، با ارتباطی انلاین داده شد.

امسال پیام روز جهانی گردشگری بر این مهم تاکید دارد که با توسعه بهره گیری از انرژی های پاک و پایدار که علاوه بر حفظ محیط زیست می توان فرهنگ گردشگری را در قالبی نو مدیریت کرد.

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

برتریــــــن عکـــس های ســــــال 2012 از نگـــــــــاه

National Geographic

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_01.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_02.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_03.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_04.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_05.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_06.jpg

 

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_07.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_08.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_09.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_10.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_11.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_12.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_13.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_14.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_15.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_16.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_17.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_18.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_19.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_20.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_21.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_22.jpg

 

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_23.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_24.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_25.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_26.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_27.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_28.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_29.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_30.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_31.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_32.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_33.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_34.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_35.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_36.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_37.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_38.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_39.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_40.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_41.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_42.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_43.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_44.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_45.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_46.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_47.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_48.jpg

national-geographic-photo-contest-2012/national_geographic_49.jpg

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

عجیب ترین و زیباترین قارچ های دنیا

لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 


 

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اسـرار موفقیـت در زنـدگی ...

عمر شما از زمانی شروع می شود كه اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد كه سر از خاك بیرون آورده باشد.

تنها راهی كه به شكست می انجامد، تلاش نكردن است.

دشوارترین قدم، همان قدم اول است.

امید، درمانی است كه شفا نمی دهد، ولی كمك می كند تا درد را تحمل كنیم.

بجای آنكه به تاریكی لعنت فرستید، یك شمع روشن كنید.

آنچه شما درباره خود فكر می كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند.

همواره بیاد داشته باشید آخرین كلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد.

برای كسی كه آهسته و پیوسته می رود، هیچ راهی دور نیست.

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است كه شما چیز زیادی از آن نخواسته اید.

در اندیشه آنچه كرده ای مباش، در اندیشه آنچه نكرده ای باش.

امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست.

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلكه دشواری رسیدن به سهولت است.

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملكرد خود فكر می كنند، نه رفتار و عملكرد شما.

سخت كوشی هرگز كسی را نكشته است، نگرانی از آن است كه انسان را از بین می برد.

اگر همان كاری را انجام دهید كه همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید كه همیشه می گرفتید.

ما زمان را تلف نمی كنیم، زمان است كه ما را تلف می كند.

افراد موفق كارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلكه كارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

پیش از آنكه پاسخی بدهی با 1 نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چندنفر مشاوره داشته باش

كار بزرگ وجود ندارد، به شرطی كه آن را به كارهای كوچكتر تقسیم كنیم.

كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش بدنبال می آید.

انسان همان می شود كه اغلب به آن فكر می كند.

آنكه می تواند نسبت به نیكی دیگران ناسپاس باشد، از دروغ گفتن باك ندارد.

هركس، آنچه را كه دلش خواست بگوید، آنچه را كه دلش نمی خواهد می شنود.

اگر هر روز راهت را عوض كنی، هرگز به مقصد اصلی نخواهی رسید.

كسانی كه نمی توانند فرصت كافی برای تفریح بیابند، دیر یا زود وقت خود را صرف معالجه می كنند.

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، و آن هم در تمام عمر، بیش از یك مرتبه نیست.

وقتی شخصی گمان كرد كه دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده كند.

كسانی كه در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد.

كسی كه در آفتاب زحمت كشیده، حق دارد در سایه استراحت كند.

بهتر است دوباره سئوال كنی، تا اینكه یكبار راه را اشتباه بروی.

هرگاه مشكلی را مطرح می كنید، برای رفع آن هم راه حلی پیشنهاد كنید.

كیفیت جامع یعنی درست انجام دادن همه كارها در همان بار اول.

آنقدر شكست خوردن را تجربه كنید تا راه شكست دادن را بیاموزید.

اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد كه متعلق به گذشته هستید.

خانه ات را برای ترساندن موش، آتش مزن.

خودتان را به زحمت نیندازید كه از معاصران یا پیشینیان بهتر گردید، سعی كنید از خودتان بهتر شوید.

اینجا، كار تمام نشده است، حتی آغاز پایان هم نیست، اما شاید پایان آغاز باشد.

خداوند به هر پرنده‌ای دانه‌ای می‌دهد، ولی آن را داخل لانه‌اش نمی‌اندازد.

تنها راهی كه به شكست می‌انجامد، تلاش نكردن است.

درباره درخت، بر اساس میوه‌اش قضاوت كنید، نه بر اساس برگهایش.

از لجاجت بپرهیزید كه آغازش جهل و پایانش پشیمانی است.

انسان هیچ وقت بیشتر از آن موقع خود را گول نمی‌زند كه خیال می‌كند دیگران را فریب داده است.

كسی كه دوبار از روی یك سنگ بلغزد، شایسته است كه هر دو پایش بشكند.

هركه با بدان نشیند، اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد، به طریقت ایشان متهم گردد.

كسی كه به امید شانس نشسته باشد، سالها قبل مرده است.

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت.

اینكه ما گمان می‌كنیم بعضی چیزها محال است، بیشتر برای آن است كه برای خود عذری آورده باشیم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

واگذاری حیوانات نیازمند سرپرست

دیده بان حقوق حیوانات/ یگان امداد و نجات: یک گربه ماده عقیم شده آماده واگذاری است.

این گربه که در کلینیک کلبه حیوانات تحت درمان شکستگی لگن قرار گرفته، توان راه رفتن و کنترل دفع را به طور کامل بازیافته است.

شرایط حاضر:

اقدام های درمانی و پزشکی به طور کامل به همت کلینیک تخصصی کلبه حیوانات انجام شده است.

نیازها:

سرپرستی فردی آگاه و با محبت جهت بازگشت به زندگی طبیعی و با حداقل محدودیت.

فضای زیست مناسب برای حیوان سختی کشیده.

در صورت دارا بودن شرایط مناسب برای سرپرستی این گربه ستم دیده، از طریق ایمیل یا تلفن با یگان امداد و نجات تماس بگیرید. بی شک همراهی یک حیوان با چنین شرایطی از حمل آنچه «حیوان خانگی خاص» نامیده می شود افتخار آمیز تر است!

واگذاری حیوانات نیازمند سرپرست

واگذاری حیوانات نیازمند سرپرست

______________________________________________________________________________________

دیده بان حقوق حیوانات به دلیل مخالفت بنیادی با اسارت حیوانات، طرفدار آزادی حیوانات و زیستمندی آنها در شرایط طبیعی است؛ همچنین با اهلی کردن گونه های جانوری اعم از حیات وحش، حیوان شهری و گونه هایی که از سر سودجویی حیوان خانگی معرفی می شوند، مخالف است. آنچه به عنوان «تربیت کردن» یک حیوان شناخته می شود را در واقع «بی تربیت کردن» و خارج کردن حیوان از شرایط زیستمندی طبیعی می دانیم. واگذاری یک جاندار فقط زمانی ناقض حقوق حیوانات نیست که ادامه حیاتش «نیازمند دخالت بشر» باشد، مخل زیستمندی موجودی دیگر نباشد و خللی به قوانین طبیعت وارد نکند.

واگذاری و نگهداری مخمل -گربه بالا- با توجه به شرایط موجود حیوان و عدم امکان بازگشت به محل زیستش در شهر، موجه تشخیص داده شد.

______________________________________________________________________________________

http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/06/Animal-Rights-Watch-ARW-3869-Adopt.jpg

_______________________

صفحه مخصوص حیوانات واگذارشده

یک سگ با تنها دست باقی مانده در انتظار سرپرست/ واگذاری

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


این پستاندار تا ۷۰۰ کیلوگرم وزن دارد و به دلیل وضعیت خاص بدنش، تحرک کمی دارد؛ به همین دلیل به راحتی توسط شکارچیان صید می‌شود یا در برخورد با قایق‌ها آسی می‌بیند. به همین دلیل، نسل این موجود به شدت در خطر انقراض قرار دارد.

گاوهای دریایی (Manatee) در سواحل استوایی شرقی و غربی اقیانوس اطلس زندگی می‌کنند و در معرض خطرهای فراوانی قرار دارند، از برخورد با شناورها گرفته تا ورود مواد شیمیایی و سمی به آب‌های آزاد. در حال حاضر قوانیت سخت‌گیرانه‌ای برای حمایت از این پستاندار آبزی وجود دارد که متاسفانه به مقدار کافی در حمایت ازاین حیوان موثر نیست.
برای مشاهده این تصویر در ابعاد بزرگ که برایان اسکری، عکاس نشنال‌جئوگرافیک در سواحل فلوریدا گرفته، اینجا را کلیک کنید.

منبع: http://arw.ir/?p=36130

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ترور حیوانات افغانستان

 امروز رسانه های داخلی خبر دادند که برادران حامد کرزی در بدن یک سگ مواد انفجاری جابجا کرده و می خواستند در اولسوالی ادرسکن هرات منفجر کنند.

به گزارش کابل پرس این نخستین بار نیست که گروه قومی طالبان از حیوانات برای انجام بمب گذاری و انفجار استفاده می کنند. پیش از این طالبان از خر یا الاغ نیز برای انجام حملات مرگبار خود استفاده کرده بودند.

ترور حیوانات افغانستان

گروه قومی تروریستی طالبان که پشتیبانی و همراهی کامل حکومت مافیایی کرزی را با خود دارد در دو دهه ی گذشته مسئول کشتار ده ها هزار تن و آوارگی میلیون ها تن دیگر از مردمی هستند که بیشتر غیر پشتون می باشند. این گروه مسلح قومی که رابطه ی نزدیک با استخبارات کشورهای مختلف دارد در زمان حاکمیت خود بنام امارت اسلامی جنگ تمام عیاری را با غیر پشتون ها و زنان براه انداخته بودند که این جنگ همچنان ادامه دارد.

طبق گزارش ها و تصاویری که در رسانه های منتشر شده، طالبان از پوشش زنانه نیز در حملات خود استفاده می کنند.

منبع و تصاویر: کابل پرس

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پلنگ+یزد+کالمند

 با ثبت تصویر پلنگ ایرانی در منطقه حفاظت شده کالمند امید تازه ای به روی دوستداران حیات وحش و تنوع زیستی استان گشوده شد.

به گزارش روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان یزد،به دنبال ثبت تصویر از پلنگ ایرانی توسط یکی از همیاران فعال محیط زیست دریچه امید تازه ای به روی دوستداران حیات وحش و تنوع زیستی استان گشوده شد .
آقای رمضانی که از همیاران محیط زیست استان میباشد برای اولین بار موفق به ثبت تصویر این گونه ارزشمند در زیستگاههای آزاد مجاور منطقه حفاظت شده کالمند شده است .

منبع: http://arw.ir/?p=36095

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 یک دامپزشک در مصاحبه با روزنامه همشهری مطالبی عجیب در رابطه ببیماری های حیوانات خانگی بیان کرده است.

به گزاش همشهری زندگی با سگ و گربه و تماس مستقیم با این دو حیوان، بدون تردید خطراتی را هم برای افرادی که به‌طور مستقیم با این حیوانات تماس دارند و هم برای سایر افراد جامعه به‌دنبال خواهد داشت اما برخی از افراد به سادگی از کنار این آسیب‌ها می‌گذرند و نسبت به آنها بی‌توجه هستند و این همه درحالی است که بارها و بارها کارشناسان بهداشتی نسبت به انتقال بیماری‌هایی که از راه حیوانات ممکن است به انسان سرایت کنند هشدار داده‌اند.

بیماری‌های انگلی، ویروسی و باکتریایی تنها بخشی از خطراتی است که از تماس مستقیم و غیرمستقیم با حیواناتی نظیر سگ و گربه می‌تواند عاید انسان شود.دکتر علی رضا فاتح‌نیا، دامپزشک، درباره بیماری‌هایی که از سگ و گربه به انسان منتقل می‌شود به همشهری گفت: بیماری‌هایی که از دام‌های کوچک به‌ویژه سگ و گربه به انسان منتقل می‌شود، شامل بیماری‌های انگلی، ویروسی و باکتریایی است.

او افزود: خطرناک‌ترین بیماری که احتمال انتقال آن از سگ به انسان وجود دارد بیماری کیست هیداتیک است که از جمله بیماری‌های انگلی و چرخه‌ای است که می‌تواند روی جگر و ریه انسان تولید کیست‌های متورم و خطرناک کند و راه درمان آن هزینه‌بر و معمولا جراحی‌های بسیار حساس است.دکتر فاتح‌نیا گفت: کچلی نیز بیماری قارچی است که می‌تواند از راه پوست بدن گربه به انسان منتقل شود که اغلب درمان آن بسیار طولانی مدت است.

وی افزود:برای رعایت نکات بهداشتی لازم است از تماس مستقیم با این گونه حیوانات خودداری شود و آنها باید در خارج از محیط های مسکونی نگهداری شوند. دکتر رضا شیخ‌زاده، دامپزشک نیز در این‌باره به همشهری گفت: رعایت موارد بهداشتی در زمینه تماس با حیوانات ضروری است.

دکـتر شیـخ ‌زاده خـاطـرنـشان کرد:بیشترین بیماری‌هایی که از طریق حیوانات خانگی به انسان منتقل می‌شود انواع بیماری‌های انگلی جلدی و قارچی جلدی است که اگر فرد با حیوان آلوده تماس داشته باشد احتمال ابتلا به بیماری را دارد.دکتر شیخ‌زاده تأکید کرد: اینگونه خطر ها هنگام نگهداری حیواناتی از قبیل سنجاب و جوجه تیغی بیشتر دیده می شود.

جای هیچ حیوانی در منزل نیست

از لحاظ بهداشتی، جای هیچ حیوانی در منزل مسکونی نیست چون همه‌ حیوانات می‌توانند تعدادی از بیماری‌‌ها را به انسان منتقل کنند. نگهداری از هر نوع حیوانی در منزل عوارضی دارد که تشخیص برخی از این عوارض و بیماری‌ها در افراد مبتلا بسیار دشوار است و تشخیص آن در برخی دیگر امکان‌‌پذیر نیست. صاحبان سگ و گربه و به‌خصوص بچه‌های کوچک بیشتر در معرض ابتلا به بیماری هستند.
نگهداری حیواناتی مانند سگ و گربه در محیط خانه ازجمله مواردی است که خطر ابتلا به‌ آسم را تشدید می‌کند.

همچنین بیماری خراش پنجه گربه یک نوع بیماری است که از گربه به انسان منتقل می‌شود. به‌طور معمول زیر ناخن گربه یکسری میکروب موجود است که درصورت چنگ‌زدن گربه به فرد و انتقال این میکروب‌ها از زیر ناخن به درون زخم، انسان سه‌روز متوالی تب می‌کند و گاهی نیز دچار تهوع و سردرد می‌شود. از سوی دیگر به‌دلیل اینکه اغلب افرادی که سگ خانگی دارند پس از تماس با حیوان دست‌های خود را نمی‌‌شویند، در بیشتر موارد میکروب‌های سگ به افراد منزل، منتقل‌ و احتمال انتشار میکروب بین اعضای خانواده نیز بیشتر می‌شود.

تحقیقات نشان می‌‌دهد که تقریبا بسیاری از میکروب‌های مدفوع سگ در اثر انگشتِ صاحبان آنها وجود دارد. همچنین ۱۰درصد از افرادی که در خانه سگ دارند، دارای زنجیره‌های باکتریایی E coli هستند که هم در حیوان و هم در صاحب آن مشاهده می‌شود.هاری نیز یک بیماری ویروسی فوق‌العاده کشنده است که موجب عفونت مرکز دستگاه عصبی می‌شود.

تمامی حیوانات خونگرم ممکن است به آن دچار شوند و به وسیله گازگرفتن توسط حیوانات هار، بیماری انتقال می‌یابد. سگ هار به طرز خطرناکی حالت تهاجمی به‌خود گرفته، تمایل شدیدی به گازگرفتگی اشیا، حیوانات و انسان، از جمله صاحب خود نشان می‌دهد و اغلب خود را نیز گاز گرفته و زخم‌های شدیدی در بدن ایجاد می‌‌کند.لیشمانیوز جلدی یا سالک نیز یک بیماری پوستی طولانی ‌مدت و بدون درد و تب، قابل انتقال بین انسان و تعدادی از حیوانات ازجمله جوندگان و سگ است.

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

جنایت در حق حیات وحش

 ده میلیارد دلار! این فقط برآورد درآمد امسال جانیانی است که به فروش غیر قانونی محصولات و قطعات حیات وحش مشغولند. باندهای قاچاق مشابه باندهای مواد مخدر، اسلحه و انسان، غارت ویژه ترین گونه های حیات وحش را نیز آغاز کرده اند.

درآمد میلیاردی آنها از کرگدن ها و فیل ها، ببرها و سایر گونه های نادر است. جنایات آنها جان محیط بانان و مردم محلی حامی حیات وحش را نیز به تهدید می کند و حتی اقتصاد و امنیت کشورها را نیز به خطر می اندازد. این جانیان با پرداخت رشوه به مسوولین کشورهای فقیر و ارعاب جوامع ضعیف به اهداف شوم خود می رسند و در حتی برخی کشورها از گروه های تروریستی نیز پشتیبانی می کنند.

پیش بینی می شود امسال بیش از ۸ هزار کیلو شاخ کرگدن به بازار سیاه کشورهای آسیایی راه یابد و چون سال های قبل، ۳۲۰۰ ببر باقی مانده در جهان هدف شکارچیان قرار گیرند. جمعیت فیل ها نیز در خطر شدید است. در آسیای مرکزی از اواسط دهه ۹۰ میلادی تا کنون از هر دو فیل، یکی به صورت قاچاق شکار شده است.

با چنین جنایتی باید به سرعت برخورد کرد و نگرش جهانی به مساله را به شکلی اساسی اصلاح کرد. صندوق جهانی حیات وحش (WWF) قصد دارد این تجارت کم ریسک و پر سود را به تجارتی با سود کم و ریسک بالا تبدیل کند.

با امضای این تعهد نامه، تمایل خود را به جلوگیری از جنایت در حق حیات وحش نشان خواهید داد.

لینک مستقیم تعهدنامه:

https://support.worldwildlife.org/site/Advocacy?cmd=display&page=UserAction&id=664

__________________________

این بار ایران نیست!؛ شکنجه گران گربه تونسی هستند/ تصویر

اقدام کنید! از هواپیمایی فرانسه بخواهید به حمل میمون های آزمایشگاهی پایان دهد

پشت پرده معبد ببر: سوءاستفاده از ببرها، تجارت غیرقانونی، حیوان آزاری و گردشگرانی در معرض خطر

اقدام کنید! امضا برای توقف استفاده از چرم کانگورو توسط آدیداس

اقدام کنید! برای مخالفت با کشتار سگ ها در ایران

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بر همین اساس، “کریگ شارپ” از مرکز “پزشکی ورزشی و عملکرد انسان” در دانشگاه “برونل” لندن، اخیرا برخی از حیوانات که بهترین عملکرد در زمینه سرعت را دارند، رده بندی کرده است. یکی از حاضرین کلاسیک در این رده بندی، دونده قدرتمندی به نام چیتا با بیشینه سرعت ۱۰۴ کیلومتر در ساعت بوده، اما عملکرد برخی گونه های دیگر می تواند موجب شگفتی هرچه بیشتر انسان شود.

شاهین پرگرین

سریعترین حیوان جهان از نیروی گرانش و آیرودینامیک فوق العاده بدن خود برای کسب بیشینه سرعت ۱۸۵ کیلومتر در ساعت استفاده می کند. برای ثبت این رکورد از شیوه “شیرجه رادار” استفاده شده و حتی عنوان شده از طریق شیوه های دیگر ثبتسرعت، ارقام بیشتری نیز ثبت شده است.

اسپین تیلد سوئیفت

بر خلاف شاهین پرگرین که بیشنه سرعت خود را در زمان شیرجه کسب می کند، این پرنده می تواند در هنگام پرواز مستقیم به بیشینه سرعت ۱۷۰ کیلومتر در ساعت برسد. این پرنده ها در ضخره ها لانه گزینی کرده و در هوا به شکار حشرات می پردازند.

شمشیر ماهی

شمشیر ماهی توانایی شنا با بیشینه سرعت ۱۰۸ کیلومتر در ساعت را دارد. زائده شمشیر مانند این حیوان موجب ارتقا پویایی حرکتش در آب شده و از قدرت پرش چشمگیری نیز برخوردار است.

چیتا

این گربه گریز پا می تواند به بیشینه سرعت ۱۰۴ کیلومتر در ساعت رسیده و عنوان سریعترین موجود خشکی را به خود اختصاص دهد. چیتا به لطف ستون فقرات انعطاف پذیر خود می تواند گام هایی به بلندی ۷ تا ۸ متر بردارد. سرپنجه های بلند و غیر جمع شونده همانند کفش های دوندگان افزایش کشش را برای چیتا به ارمغان می آورند.

پرانگ هورن

پرانگ هورن گونه ای از بزهای کوهی آمریکایی است که می تواند به بیشینه سرعت ۹۳ کیلومتر در ساعت دست یافته و حداقل به مدت نیم ساعت با سرعت ۶۴ کیلومتر در ساعت به حرکت خود ادامه دهد. در حال حاضر، پرانگ هورن ها از جنوب غربی کانادا تا جنوب غربی آمریکا ساکن هستند و سریعترین حیوانات خشکی در نیمکره غربی محسوب می شوند.

 

شیر

شیرهای ماده می توانند به بیشینه سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت دست یابند. شیرها نیز مانند گربه سانان بزرگ دیگر به سرعتخسته شده و به واسطه اندازه کوچک قلب و ناتوانی در هماهنگی میان تنفس و گام هایشان تنها می توانند بیشینه سرعتشان را در مسافت های کوتاه حفظ کنند.

و اما انسان

ما هر چهار سال یک بار در مسابقات المپیک تابستانی یا مسابقان جهانی می توانیم بیشینه سرعت خود را جشن بگیریم. با وجود این، حتی بیشینه سرعت ۳۷٫۶ کیلومتری یوسین بولت نیز تنها اندکی بیشتر از سرعت شتر که می تواند به بیشینه سرعت ۳۵٫۳ کیلومتر در ساعت برسد، است.

 

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

زباله دريايي
نخستین قطعه از زباله های سونامی سال 2011 ژاپن که یک سطل نگاهداری از غذای دریایی است، به هاوایی رسید و توسط مقامات مورد شناسایی قرار گرفت.

 

 

وزارت زمین و منابع طبیعی هاوایی اعلام کرد که هفته گذشته این سطل آبی پلاستیکی در ساحل ویمنالو، هاوایی شناور بود و به ساحل رسید.
این سطل مکعبی شکل 4 فوت متعلق به یک شرکت غذای دریایی ژاپنی مستقر در میاجی است، منطقه ای که در اثر زلزله و سونامی مارس 2011 ژاپن صدمه شدیدی متحمل شد.
صدفهای و خرچنگها معمولا روی زباله های شناور زندگی می کنند که اطراف و داخل این سطل نیز وجود داشتند اما مقامات هاوایی اظهار داشتند که این اورگانیسمها برای هاوایی تهاجمی نیستند، بر اساس تصویر منتشر شده از سوی آزمایشگاه تحقیقات زیر دریای هاوایی، وجود این اورگانیسمها در زیر این سطل نشاندهنده این است که سطل مدت قابل توجهی را در آب گذرانده است.
به گزارش مهر، این سطل بخش از زباله های سونامی است که میزان آن 1.5 میلیون تن تخمین زده شده و هنوز در اقیانوس آرام شناور است و به زباله هایی می پیوندد که پیش از این نیز در امتداد ساحل غربی آمریکای شمالی مشاهده شده است.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7764
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دريا
معاون محیط دریایی سازمان حفاظت محیط زیست از رونمایی بانک اطلاعاتی جامع دریایی کشور و همچنین راه‌اندازی هنگ دریایی و تهیه اطلس استقرار صنایع در مناطق ساحلی کشوردر آینده نزدیک خبر داد.

 

عبدالرضا کرباسی در مراسم اختتامیه اولین جشنواره فیلم و عکس محیط زیست در آموزه‌های رضوی افزود: امسال همزمان با روز محیط بان استانداردهای محیط زیست دریاچه ها تدوین و ثبت شده است که تا پایان سال جاری تصویب و اجرا خواهد شد.
وی اضافه کرد: این استانداردها شامل تخلیه فاضلاب های شهری، صنعتی و کشاورزی از پهنه های آبی کشور از جمله دریاچه ارومیه و خلیج فارس و خزر می باشد.
به گزارش ایسنا، وی همچنین از راه‌اندازی هنگ دریایی در آینده نزدیک در کشور خبر داد و اظهار کرد: 56 ایستگاه پایش در چند پهنه آبی در سال جاری بصورت آنلاین که بیش از 20 پارامتر را اندازه گیری می کند، راه اندازی می شود.
وی با اشاره به اینکه آیات قرآن کریم سفارش های زیادی بر حفاظت از اجزای محیط زیست کرده است، اظهار کرد: در غزوات گذشته نیز تاکید رسول اکرم (ص) هنگام حمله دشمن آسیب نرساندن به درختان و گیاهان بود.
کرباسی اضافه کرد: این سیره حضرت رسول اکرم(ص) توسط امام رضا(ع) به ایران نیز منتقل شد که باعث توجه زیاد ایرانیان به حفاظت از محیط زیست شد.
وی با اشاره به اینکه محیط بانان یکی از اجزای اصلی حفاظت از محیط زیست هستند، بیان کرد: شغل محیط بانی همانند شغل انبیا مقدس و الهی است.

منبع: http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7761

 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

6 مهر (27 سپتامبر) روز جهانی گردشگری

جهانگردي در دنياي امروز، يکي از بهترين ابزارهاي تبادل و تعامل فرهنگي است و سياحت يا گشت و گذار در سرزمين هاي مختلف دنيا، يکي از نيازهاي زندگي انسان و از روش هاي موفق و گذران سالم اوقات فراغت مي باشد. جهانگردي در واقع مجموعه اي از سير و سفرها و سياحت هاي داخلي و خارجي است که با اهداف و نيت هاي مختلف انجام ميگيرد.


تعريف جهانگردي

مجموعه مسافرت هايي را که به يک نقطه مورد نظر و بدون انگيزه اقامت طولاني انجام مي پذيرد، فعاليت توريستي يا جهانگردي مي گويند.


جهانگرد کيست؟

در سال 1964 ميلادي، در کنفرانس بين الملل ترانسپورت و جهانگردي، جهانگرد يا توريست را اين گونه تعريف کرده اند : « جهانگرد، کسي است که به منظور تفريح، بازديد از نقاط ديدني، معالجه، تجارت، ورزش و زيارت به کشور ديگر سفر کند، مشروط بر اين که مدت اقامت از 24 ساعت کمتر و از 6 ماه بيشتر نباشد و در فاصله اي کمتر از 70 کيلومتر انجام نگيرد.»

تاريخچه جهانگردي

با بررسي تاريخ گذشته، به خاطرات و سرگذشت هاي کساني بر مي خوريم که به نقاط مختلف جهان سفر کرده و مدت زمان کوتاه يا بلندي را بين اقوام مختلف به سر برده و نحوه زندگي، آثار هنري، صنايع و ديگر خصوصيات آن ها را ديده و يا شنيده اند و پس از مراجعه به وطن، آن ها را به رشته تحرير در آورده و يا براي ديگران بيان نموده اند که سينه به سينه به نسل هاي بعدي منتقل گرديده و بعضاً جنبه افسانه نيز به خود گرفته است. اين نوشته ها حاکي از آن است که جهانگردي با انگيزه هاي مختلف از ديرباز بين انسان ها رواج داشته و آثار مکتوب و به جا مانده از اين گردش ها، به نسل هاي مختلف بشري در شناختن تاريخ و جغرافياي مکاني و شرايط زندگي و حکومتي گذشتگان کمک مي کند. علاوه بر اين، گاهي فعاليت برخي از جهانگردان در سرنوشت جوامع و اقوام مختلف و حتي جهان، کم و بيش تأثير داشته است، از جمله سفرهاي دريايي کريستف کلمب، که اين ماجراجوي شجاع و بي باک به منظور رسيدن به کشور هند از طرف مغرب دست به سفرهاي متعدد دريايي زد و پس از تلاش و تحمل سختي و مرارت هاي فراوان، پا به سرزميني نهاد که بعدها نام آمريکا به خود گرفت. و موجب به وجود آمدن تحول بزرگي در تاريخ معاصر جهان شد. کشور ما ايران نيز از گذشته هاي دور به جهت موقعيت سوق الجيشي و تأثيري که حکومت هاي حاکم آن بر منطقه و جهان معاصر خود داشته اند، مورد بازديد جهانگردان قرار گرفته که از مشهورترين آن ها مي توان هردوت و گزنفون از مورخين يونان باستان، مارکوپولوي ونيز، ابن بطوطه بغدادي را نام برد و خاطرات آنان بيانگر بخشي از تاريخ اقوام و گذشتگان ايران مي باشد. در مقابل، بزرگاني از ايران هم وجود با سفرهاي خود به ساير نقاط جهان مجموعه اي از ديده ها و شنيده ها را جمع آوري و منتشر کرده اند که از جمله مي توان به دو کتاب گلستان و بوستان که نتيجه سال ها جهانگردي سعدي بوده است، اشاره کرد.

جهانگردي در دنياي امروز

جهانگردي با سبک جديد از اوايل قرن 16 ميلادي، يعني زماني که انقلاب صنعتي اروپا را فرا گرفت نمود پيدا کرد، بروز مسائل گوناگون شغلي و فرهنگي موجب شد تا استفاده از اوقات فراغت و توجه به سير و سفر به منظور دور شدن از مسائل و مشکلات روحي و جسمي ناشي از اشتغالات فکري و فيزيکي، افزايش پيدا نمايد. از اوايل قرن 17 ميلادي، اصطلاح توريست در جامعه فرانسه رايج گرديد. و در مورد جواناني به کار برده مي شد که براي تکميل تحصيلات و کسب تجربه هاي لازم زندگي، مسافرت مي کردند و کم کم به ساير جوامع اروپايي نيز وارد شد و به مسافريني اطلاق مي شد که هدف آن ها از مسافرت، گردش، استراحت و آشنايي با فرهنگ مردم ساير کشورها بود. توجه به ارزش و بعد اقتصادي جهانگردي پس از جنگ جهاني دوم آغاز گرديد، زيرا ساختار اقتصادي و صنعتي کشورهاي اروپايي تقريباً نابود شده بود و نياز مالي زيادي براي بازسازي آنها وجود داشت، مسأله جهانگردي به عنوان يک عامل مهم در آمد مورد توجه قرار گرفت و دولت ها در جهت گسترش همه جانبه آن اقدام به سرمايه گذاري مالي و انساني مناسب کردند. اين کار با توجه به پيشرفت وسايل حمل و نقل، تحول بزرگي در سير و سفر به وجود آورد. پس از زماني کوتاه با تحول سريع امکانات ارتباطي، مسأله جهانگردي به صنعتي با قابليت بهره دهي بالا تبديل و ظرفيت پذيرش سرمايه گذاري در آن افزايش يافت و اين روند تحول و تکامل، امروزه نه تنها اين صنعت را به منبع مهمي براي کسب درآمدهاي ارزي و ناخالص ملي برخي کشورها تبديل کرده، بلکه آن را در زمره عوامل توسعه کشورها قرار داده است و اکنون با توجه به عواملي مانند گسترش ارتباطات، افزايش اطلاعات ملتها از يکديگر، توسعه صنعت حمل و نقل، علاقه مندي عموم جوامع بشري به آشنايي با آثار ساير ملل و پي بردن دولت ها به بازدهي اقتصادي صنعت توريسم، اين صنعت از نظر اهميت اقتصادي جايگاه سوم را در دنيا دارد. در ايران مسأله جهانگردي با نگرش جديد از سال 1317، مورد توجه قرار گرفت و براي اولين بار در وزارت کشور اداره اي تحت عنوان' امور جهانگردي' سازمان يافت و در زمينه اين صنعت فعاليت ها آغاز گرديد. در سال 1320، اين اداره به 'شوراي عالي جهانگردي' تغيير نام داد. در سال 1342، 'سازمان جلب سياحان' تصويب و کار خود را شروع کرد. در سال 1353، اين سازمان با سازمان اطلاعات وقت ادغام و 'وزارت اطلاعات و جهانگردي' تأسيس گرديد و اکنون سازمان ايرانگردي و جهانگردي زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد، متولّي اين امر مي باشد.

جاذبه هاي جهانگردي  

جاذبه هاي جهانگردي در کشورهاي مختلف متفاوت بوده و داراي زمينه هاي تاريخي، طبيعي، ديني و سياسي مي باشد . بعضي از کشورها از نظر تاريخي داراي جاذبه بود و برخي از نظر طبيعي. در بين کشورهاي جهان، کشور ما داراي همه زمينه هاي جهانگردي بوده و به عنوان کشوري کهن سال با فرهنگي آميخته از فرهنگ کهن باستاني و فرهنگ اسلامي و داشتن شرايط گوناگون آب و هوايي در طول يک سال، يکي از پر جاذبه ترين و استثنايي ترين کشورهاي جهان در اين زمينه است. بدين جهت لازم است که با برنامه ريزي و تبليغات سالم نسبت به جلب جهانگردان براي سفر به ايران اقدام کرد.
از نظر وجود آثار باستاني کشور ما جزء کهن سالترين و متمدن ترين کشورهاي جهان است. آثار و بقاياي زندگي پيشينيان در گوشه و کنار کشور، که حاکي از وجود زندگي اقوام مختلف با تمدن هاي گوناگون در اين سرزمين بزرگ بوده و مي باشد. نمونه بارز تمدن و فرهنگ اقوام گذشته ايران، آثاري مانند تخت جمشيد در شيراز، معبد تخت رستم- طاق بستان- بيستون و ... و صدها آثار ديگر مي باشد. اخيرا ً هم توسط نمايشگاه بين المللي جهانگردي انگلستان، که يکي از بزرگترين و معتبر ترين موسسه هاي جهانگردي است، قلعه تاريخي ارگ بم به عنوان بزرگترين بناي خشت و گلي جهان معرفي شده است. وجود آثار و ديدني هاي طبيعي مانند غار زيبا و شگفت انگيز علي صدر در همدان و مناطق زيباي جنگلي و ساحلي کناره هاي درياي خزر نيز از جاذبه هاي طبيعي است که در جذب جهانگردان جايگاه خاصي دارند.
لازم به ذکر که نبايد هنگامي که از جهانگردي خارجي صحبت مي شود، فقط شهروندان کشورهاي غربي را مدّ نظر داشت، زيرا کشورهاي پيرامون ايران معمولا" مسلمان بوده و مردم آنها علاقه مند به شناخت دستاوردهاي تمدن و فرهنگ اسلام و به طور کلي جاذبه هاي آن هستند. البته بايد اين نکته را هم به خاطر داشته باشيم که به علت غني بودن فرهنگ ملي و ديني جامعه، همواره ما بوده ايم که بر روي جهانگردان خارجي تأثير مثبت داشته ايم و تأثير فرهنگ هاي مختلف دنيا که توسط جهانگردان به ايران منتقل شده، بسيار کم بوده است. از اين گذشته، جهانگرداني که امرزو به ايران سفر مي کنند با آن هايي که در گذشته مي آمدند، فرق دارند. جهانگرد امروز معمولا ًعلاقه مند به تبادلات فرهنگي بوده و مجذوب آثار هنري و فرهنگي و آداب و رسوم ما ايرانيان است. بخصوص اروپايي ها، که نوعي از محبت و دوستي را در مردم ما مشاهده مي کنند که براي آن ها تازگي دارد. آن ها پس از گشت و گذار در ايران و مراجعه به وطن معمولا ً سفيران فرهنگي خوبي براي جمهوري اسلامي ايران هستند و بر طبق آمار و مصاحبه هايي که انجام گرفته، 95 درصد کساني که از ايران ديدن مي کنند، هنگام رفتن ديدگاهشان نسبت به ملت و کشور ايران تغيير نموده و از پيشرفت، ترقي و مهمان نوازي ايرانيان صحبت مي کنند.یکی از جاذبه های توريستي ايران مذهب تشيّع مي باشد. کشور ما به عنوان تنها کشور شيعه دنيا از نظر ديني براي مسلمانان جهان داراي اهميت خاصي است. وجود بارگاه ملکوتي حضرت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) قوي ترين جاذبه ديني در اين زمينه و علاوه بر آن، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(ع) در قم ،حضرت عبدالعظيم حسني در ري و آستان حضرت شاه چراغ در شيراز و ديگر امامزادگان مشهور در اقصي نقاط مملکت، خود جاذبه هاي مذهبي ديگر مي باشند که همه ساله پذيراي جهانگردان مسلمان می باشد. 

شرکت اسپیلت البرز همیشه برگزارکننده بهترین تورهای  گردشگری و طبیبعتگردی  داخلی و خارجی  بوده و هست.

http://spilet.com/Article59.aspx

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

پایش و مطالعات شبیه سازی سواحل شمالی کشور
طرحی برای بهره برداری پایدار از سواحل شمال کشور


 

 

 بزرگنمایی
لیـــلا مســـروری: جلسه توجیهی طرح" پایش و مطالعات شبیه سازی سواحل شمالی کشور" در محل اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان برگزار شد.

به گزارش سبز پرس کارفرمای این طرح سازمان بنادر و دریانوردی کشور است و دستگاه نظارتی آن اداره کل مهندسی سواحل و بنادر است که تاکنون 4 فاز مطالعاتی در سواحل جنوب کشور داشته و پنجمین فاز مطالعاتی آن در شمال است .

مدیرکل مهندسی سواحل و بنادرسازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران از این طرح را بزرگترین و جامع ترین پروژه مرتبط با سواحل در حوزه دریای کاسپین عنوان کرد .

محمد رضا الهیار گفت : در بند بیست و دوم از ماده سوم ایین نامه سازمان بنادر و دریانوردی مصوب 1348 آمده است :« صدور اجازه تاسیس اسکله و سایر تاسیسات و تجهیزات ضمن تصویب طرح مربوطه با داشتن حق نظارت در اجرا و بهره برداری از وظایف این سازمان است»  در نهایت برای روشن شدن جایگاه و تقویت ضمانت اجرایی آن مجلس شورای اسلامی در سال هشتاد و هفت تبصره الحاقی این ماده را اینگونه به تصویب رساند که : « ساخت و ساز بدون مجوز یا خارج از مجوز سازمان بنادر و دریانوردی در دریاها و رودخانه های قابل کشتیرانی ممنوع است. سازمان در صورت اطلاع از طریق پاسگان (گارد) بندر و یا سایر ضابطین دادگستری از ادامه عملیات ساخت و ساز و یا بهره برداری از تاسیسات و تجهیزات فاقد مجوز و یا خارج از مجوز جلوگیری کرده و بلافاصله موضوع را به عنوان شاکی به مرجع قضایی محل اعلام می نماید. مرجع قضایی مکلف است به پرونده خارج از نوبت رسیدگی کرده و در صورت احراز تخلف حسب مورد حکم قلع بنا ویاتوقف عملیات و یا اصلاح آن مطابق مجوز را صادر نماید.»

وی افزود : با توجه به روند رو به رشد احداث انواع سازه ها دریایی از سال 69 تا 91  ،   یقینا اجرای دقیق این قانون مقدماتی را می طلبد تا کمیته صدور مجوز که بیش از ده سال از فعالیت ان در سازمان بنادر و دریانوردی می گذرد ، بتواند با معیار ها و ضابطه های دقیقی با اخذ اطلاعات لازمه از استانها نسبت به صدور یا عدم صدور مجوز اقدام کند .

الهیار گفت : در استان گیلان 150پرونده وجود داشت که از این بین 10سازه مجوز ساخت گرفتند و 20سازه مجوز بهره برداری اخذ کردند و 8سازه در مرحله بررسی هستند که عموما در تالاب انزلی قرار دارند.

وی با اشاره به تجاربی در ساخت برخی اسکله ها  که گاه پیش از افتتاح با مشکلاتی از قبیل فرسایش و رسوبگذاری روبرو شدند  تاکید کرد : یقینا با درست داشتن اطلاعات کامل از تمامی عوامل و فرایندهای مختلف موثر بر یک سازه ساحلی یا دریایی چنین مواردی از قبل برآورد و پیش بینی شده و مشکلاتی ایجاد نخواهد شد.

شبکه بویه های موج نگار

الهیار افزود : یکی از موارد موثر در خطوز ساحلی ما وضعیت امواج است که سازمان با ایجاد شبکه از بویه های موج نگار توانست به مدل بومی از موجهای ایران دست پیدا کند این بویه ها که یکی از قدیمی ترین نها در انزلی نصب شده به تعداد 6 دستگاه هستند که سه دستگاه در شمال و سه دستگاه در جنوب کشور است و قرار است تا سال آینده 11 دستگاه بویه جدید به این شبکه موج نگار آنلاین بپیوندند.

مدیر کل مهندسی سواحل و بنادر کشور تهیه پایگاه اطلاعاتی شامل تمامی دانسته های پایه مورد نیاز مهندسی سواحل و سازه های ساحلی  دانست و شناسایی و ارائه راهکارها جهت رفع مشکلات موجود از دیدگاه مهندسی ، باز نگری و مداقه و به روز رسانی مطالعات انجام شده قبلی و نیز بررسی تغییرات تراز آب دریای خزر را از اهداف این پروژه خواند.
مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در انتظار اجرا

الهیار همچنین با اشاره به طرح بزرگ مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی کشور تصریح کرد: این طرح که متولی ان سازمان بنادر و دریانوردی با همکاری هجده دستگاه ، سازمان ، ارگان ، وزارتخانه صورت گرفته طرحی چند وجهی و بی نظیر در منطقه و بین همسایگان ما است که بهره برداری پایدار از سواحل را ضمن رعایت جنبه های زیست محیطی با در نظر گرفتن کلیه جوانب سیاسی، امنیتی ، اجتماعی و فنی و مهندسی ارائه کرده که در حال حاضر به تصویب شورایعالی معماری و شهرسازی رسیده  و در حال گذراندن مراحل ابلاغ به استانهای ساحلی است . وی افزود : این طرح در برنامه ریزی برای بهره برداری پایدار از سواحل می تواند بهترین و مطمئن ترین توصیه را برای تصمیم سازان و تصمیم گیران و مدیران ارد استانی داشته باشد.
خزر کوچک اما ویژه

پس از انکه مشاور پروژه و همکاران آن به توجیه این پروژه و دستاوردهای پرداختند مدیر کل بنادر و دریانوردی گیلان در سخنان کوتاهی نقطه نظراتی را پیرامون این پروژه اعلام کرد.

فرهاد منتصر کوهساری با تاکید بر اهمیت مطالعات این چنینی که امکان برنامه ریزی دقیق را فراهم میسازد تصریح کرد : لازم است مشاور طرح چند نکته را لحاظ کند نخست انکه با توجه به تاثیر خروجی ولگا بر خزر  لازم است تعیین شود که بعنوان مثال اگر آب ولگا سی سانتیمتر پایین برود کاهش آبخور کشتی چه زمانی در بنادر آستارا خان ، الیا محسوس خواهد بود و این تاثیر چه زمان در بندر آستارا ، چه هنگام در بندر انزلی و سپس نوشهر و امیراباد رویت میشود تا بنادر بتواند بر اساس این حرکت چپگرد شمال به جنوب  دریای خزر  و در ادامه  عمیق تر بودن سمت  غرب نسبت به شرق  و توالی اثرات ، بر مبنای زمانبدی برنامه ریزی لازم را انجام دهند .

وی افزود : مورد درخور تامل بعدی بروز گرد بادهای محلی خاص خزر است که به رغم وجود کشتی های کوچک در این پهنه ی آبی موج های بلند و شرایط خاصی را ایجاد می کند که لازم در مطالعات به آن پرداخته شود تا بنادر اطلاعات لازم برای چگونگی مدیریت در مواقع بحرانی این چنین و امکان از پیش آمادگی را برای طوقانها داشته باشد.

کوهساری همچنین با اشاره به سابقه کاهش و افزایش سطح آب دریای خزر گفت: وقتی چند سال قبل این روند اتفاق افتاد گمانه های مختلفی از پدیده گرمایش ، ذوب یخ های شمالی ، تعییرات رودخانه ولگا عنوان شد که در این میان جای مطالعه کاملی از توپوگرافی بستر خزر و تغییرات آن خالی ماند در حالیکه دانستن شرایط بستر خزر و چگونگی تغییراتی که در آن اتفاق می افتد ، بویژه  در پیش بینی های تغییر تراز بسیار موثر است.

ایران پنج هزار و 800 کیلومتر نوار ساحلی دارد و سهم استان گیلان 228کیلو متر است که نوار ساحلی آن به لحاظ سازه و جمعیت بسیار متراکم است و طبیعتا متاثر از تغییرات تراز آب و پدیده هایی که در دریای کاسپین اتفاق می افتد ، خواهد بود .

نوشته شده در ساعت 00:00:00 , مورخ 05/07/1391
کد خبر : 91071018 -http://isdle.ir/news/index.php?news=8793


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آلودگي هوا
آژانس حفاظت از محیط زیست اروپا در گزارش جدیدی اعلام کرد که در مناطقی از اتحادیه اروپا، آلودگی هوا موجب کوتاه شدن طول عمر مردم شده است.

 

مقامات این آژانس اعلام کردند: آلودگی هوا در برخی از کشورهای اروپایی موجب شده که متوسط طول عمر مردم در این کشورها تا دو سال کاهش پیدا کند و به همین دلیل قوانین محدود کننده برای کاهش تولید آلاینده‌های هوایی در این مناطق باید تقویت شوند.
به گزارش ایسنا و به نقل از رویترز، این آژانس اعلام کرد: هرچند در حال حاضر در کشورهای اروپایی قوانین مشخصی برای کاهش سطح برخی از مواد سمی حاصل از دود اگزوزها و دودکش‌ها وجود دارد و اعمال می‌شود اما هنوز مقادیر خطرناکی از ذرات میکروسکوپی آلوده کننده موسوم به آلاینده‌ها در هوا موجود هستند که با بروز بیماریهای جدی نظیر سرطان ریه و مشکلات قلبی و عروقی ارتباط مستقیم دارند.
جانز پوتوکینک، کمیسیونر محیط زیست اتحادیه اروپا پس از انتشار این گزارش اظهار داشت که در سال آینده میلادی بازبینی‌های جدی تر روی قوانین کیفیت هوا باید صورت گیرد تا محدودیت‌های اتحادیه اروپا در خصوص سطح آلودگی هوا به استانداردهای توصیه شده از سوی سازمان جهانی بهداشت نزدیک‌تر شود.


http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7762
 
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سوژه هایی جالب از تبلیـغات هـشدار دهنـده


آلودگی هوا و دریاها، از بین‌رفتن جنگل‌ها از جمله مشکلات زندگی امروز هستند؛ اما تلاش برای رفع آنان وجود دارد و این تلاش‌ها با آگاه‌سازی عمومی در سطح جهان باید گسترده‌تر شود. در این ایمیل 15 تبلیغ جالب می‌بینیم که به غیر از جلب توجه به خاطر طراحی زیبا و ایده خلاقانه آن، باعث می‌شود که اندکی به این مشکلات بیاندیشیم و شاید قدمی در راه کمک به حل این معضلات و داشتن جهانی بهتر برداریم. شاید ما بتوانیم با کارهایی کوچک، گامی در راه بهبود این مشکلات برداریم. به عنوان مثال برای حفاظت از منابع طبیعی سعی کنیم از آلوده‌کردن آب دریاها بپرهیزیم. خواهیم دید که همین حرکت‌های کوچک در آینده موجب می‌شود که دنیایی بهتر و سالم‌تر برای نسل‌های آینده داشته باشیم. با هم این تبلیغات جذاب را می‌بینیم.


قبل از آن که خیلی دیر شود به زمین اجازه نفس‌کشیدن بدهید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


۷۰ درصد مواد پلاستیکی به دریا ریخته می‌شود

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


دریا دیر یا زود انتقامش را از شما خواهد گرفت

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بیابان‌زایی موجب نابودی ۶۰۰۰ موجود زنده در هر سال می‌شود

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


باید هر چه زودتر فکری به حال آلودگی آب‌ها کرد

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


زمانی که کسی در حال رانندگی است با او تلفنی صحبت نکنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


قبل از آن که دیر شود به افرادی که جایی برای زندگی ندارند کمک کنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


این که یک کودک جایی برای زندگی نداشته باشد ناراحت‌کننده است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


این مرد با زباله‌هایی که همه‌جا ریخته می‌شود در حال صدمه‌رساندن به حیوانات است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ارزش غذایی: صفر. اولین مشکل این کودکان، گرسنگی است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


باید به این کودکان کمک شود تا خانه و مدرسه‌شان را دوباره بسازند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اسکیزوفرنی با توجه به نشانه‌ها، قابل درمان است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


در اعیاد باید به فکر آن‌هایی هم باشیم که خانه‌ای ندارند. بیش از ۲۰۰۰۰۰ کودک در اول سال جدید در خیابان‌ها هستند

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


نتیجه حتمی آلودگی دریاها

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


کارگران، ابزار نیستند چراکه آن‌ها از حقوق انسانی برخوردارند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

**ایران 1.6%از دی اکسید کربن دنیا را تولید میکند**
تصور کنید ایران ما 0.7% از صادرات دنیا در دست دارد و 1.6% از دی اکسید کربن را تامین میکند.
جالب است بدانید که ایران سیزدهمین کشور دودزا در دنیاست.
مسئولین راهنمایی و رانندگی ایران هیچ توجه
ی به امر حفاظت از محیط زیست ندارند و جلوی اتومبیلهایی که مخرب محیط زیست هستند را نمیگیرند.رشد اقتصادی، جمعیت و... میتواند از عوامل ایجاد دود در اتمسفر باشد، اما جمعیت ایران 19مین جمعیت جهان میباشد و ایران از نظر رشد اقتصادی در جایگاه 88 جهان قرار دارد، پس ما باز هم بیش از رشد اقتصادی و جمعیتمان آلودگی ایجاد میکنیم...و کسی به فکر نیست.
‏Photo: **ایران 1.6%از دی اکسید کربن دنیا را تولید میکند**
تصور کنید ایران ما 0.7% از صادرات دنیا در دست دارد و 1.6% از دی اکسید کربن را تامین میکند.
جالب است بدانید که ایران سیزدهمین کشور دودزا در دنیاست.
مسئولین راهنمایی و رانندگی ایران هیچ توجهی به امر حفاظت از محیط زیست ندارند و جلوی اتومبیلهایی که مخرب محیط زیست هستند را نمیگیرند.رشد اقتصادی، جمعیت و... میتواند از عوامل ایجاد دود در اتمسفر باشد، اما جمعیت ایران 19مین جمعیت جهان میباشد و ایران از نظر رشد اقتصادی در جایگاه 88 جهان قرار دارد، پس ما باز هم بیش از رشد اقتصادی و جمعیتمان آلودگی ایجاد میکنیم...و کسی به فکر نیست.‏

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


از نخستین روزهای شروع سال جدید تحصیلی؛
آموزش تفکیک زباله از مبدا در مدارس انزلی آغاز شد


 

 

 بزرگنمایی
لیلا مسروری: دانش اموزان پایه چهارم دبستان «آزادگان» شهر انزلی با انواع پسماندها و روشهای تفکیک آنها آشنا شدند.

به گزارش سبزپرس، «شهرام توانا» مسئول واحد بازیافت و کارخانه کمپوست انزلی با اشاره به الزامات قانونی تفکیک از مبدا پسماندها گفت: آموزش از پیش فرض های ضروری برای اجرای دقیق ضوابط مترتب بر تفکیک دقیق و درست پسماند از مبدا است.
توانا افزود: مطابق با مصوبه کار گروه پسماند شهرستان، آموزش تفکیک از مبدا به دانش اموزان با محوریت جداسازی کاغذ و در عین حال زباله خشک و زباله تر آغاز شد. 
وی تاکید کرد: ما قبل از ورود به داخل خانواده از ادارات و در ادامه مدارس آغاز کرده ایم به این ترتیب وقتی بخواهیم تفکیک از مبدا در منازل را آغاز کنیم کار به مراتب سهل تر و ذهنیت افراد خانواده راحتر پذیرای این برنامه خواهد بود. 
امروز دانش اموزان دو کلاس «الف» و «ب» پایه چهارم مدرسه آزادگان دریک کارگاه آموزشی ضمن آشنا شدن با پسماندها و تاثیرات سو پسماندهای رها شده در طبیعت با روش تفکیک آشنا شدند و قرار شد به مدت یک هفته این برنامه را به طور پیوسته در مدرسه با تفکیک کاغذ، زباله خشک و زباله تر آغاز کنند و پس از این مدت با حضور در کلبه بازیافت ضمن تحویل زباله های تفکیکی و بازیافتی خود، با ادامه روند بازیافت و نیز عملکرد کلبه های بازیافت آشنا شوند.
«سید تقی موسویان» شهردار انزلی نیز در گفتگو با سبزپرس با اشاره تفکیک از مبدا روشی کارآمد برای کمک در مدیریت پسماند است گفت: کارگروه پسماند شهرستان برای اجرایی کردن قانون تفکیک از مبدا قدم به قدم برنامه هایی را طراحی کرد.
موسویان گفت: ابتدا کار از ادارت شهرستان با محوریت تفکیک کاغذ آغاز شد و تمامی ادارات شهرستان یک رابط پسماند معرفی کردند و سپس با برگزاری کارگاه های توجیهی سطل های تفکیک کاغذ به تعداد اتاق های موجود، تحویل ادارات شد و در ادامه پیمانکار مربوطه ملزم به تحویل کاغذهای بازیافتی ادارات شد.
شهردار انزلی با اشاره به مراحل تکمیلی کارخانه کمپوست انزلی گفت: روند تکمیل کارخانه و احداث فضا و امکانات لازم و زهکشی و سایر موارد توسط پیمانکاران پیشرفت خوبی دارد. در حال حاضر دو مورد وجود دارد که نیازمند همراهی اعضای کارگروه پسماند به ویژه اداره کل حفاظت محیط زیست است که یکی ایستگاه دپو موقت برای حمل به کارخانه کمپوست ومورد مهم بعدی بحث پس سرندی ها است .
شهرستان انزلی یکی از سه واحد فعال کمپوست گیلان را داراست که در سال های قبل، این واحد بدون ایجاد فضابندی های لازم راه اندازی شد. اما نقص های سخت افزاری و نرم افزاری آن مانع از کارایی مناسب این کارخانه شد. در حال حاضر این کارخانه مراحل تکمیل و بهسازی را می گذراند و پیش بینی می شود که با حل مسئله پس سرندی ها تا یک ماه آینده، فعالیت خود را آغاز کند.

منبع: http://isdle.ir/news/index.php?news=8788


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

يكي از مديران سازمان محيط زيست درخواست كرد
خيرين براي حمايت از حيات وحش صندوق حمايتي تشكيل دهند


 

 

 بزرگنمایی
 در پي شدت گرفتن پسروي آب درياچه اروميه و خروج گوزن هاي زرد جزيره اشك از درياچه به شهرها و روستاها و نيز كشته شدن برخي گوزن ها به دست افراد ناآگاه،‌حالا مدير كل دفتر حيات وحش سازمان محيط زيست مي گويد: از خروج گوزن زرد در جزيره اشك جلوگيري شد.

به گزارش سبزپرس به نقل از سايت سازمان محيط زيست ، حسين محمدي گفته : از دو هفته پيش گزارشاتي مبني بر خروج گوزن زرد از جزيره اشك كه يكي از زيستگاه هاي مهم در كشور محسوب مي شود ؛از طرف بوميان و كشاورزان سواحل درياچه اروميه گزارش شده است. در پي اين گزارش مامورين سازمان حفاظت محيط زيست در استان موضوع را بررسي كردند و تعدادي از اين گوزن را در اراضي كشاورزي  را يافتند و اقدام به زنده گيري آنها نمودند.

محمدي خاطر نشان كرد: در بررسي هاي اوليه صورت گرفته توسط كارشناسان كمبود منابع آب و علوفه در جزيره اشك ، استرس هاي محيطي و پايين آمدن آب درياچه اروميه باعث خروج گوزن ها از جزيره اشك شد.

وي تصريح نمود:در همين راستا سازمان حفاظت محيط زيست با بكارگيري يك فروند بالگرد طي سه روز در چندين مرحله پرواز اقدام به انتقال 15 هزار  ليتر آب و 2 تن علوفه در جزيره اقدام نمود .

محمدي همچنين در بازديد از زيستگاه هاي شهرستان مهاباد همچنين خواستار تشكيل صندوق حمايت از حيات وحش توسط خيرين منطقه شد.
وي گفت : سازمان حفاظت محيط زيست آمادگي هرگونه همكاري در اين خصوص را دارد.

حسين محمدي در اين بازديد با اهميت شمردن زيستگاههاي منطقه مهاباد خواستار ارتقاء سطح حفاظتي زيستگاهها و  تقويت سازمان هاي مردم نهاد شد.

نوشته شده در ساعت 10:03:21 , مورخ 04/07/1391
کد خبر : 91071015


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

سازمان بازرسي به اقدام محيط زيست استان گلستان اعتراض كرد
موافقت محيط زيست با معدن كاوي در زيستگاه مرال در جنگل هاي علي آباد


 

 

 بزرگنمایی
 عمليات اكتشاف سنگ معدن آهك در جنگل هاي دره محمد آباد در غرب علي آباد كتول با موافقت اداره كل محيط زيست استان گلستان در حالي آغاز شده كه از يك ماه پيش چادر گاوبانگي براي حفاظت از گوزن هاي مرال در اين منطقه بر پا شده است اما سر و صداي ناشي از فعاليت هاي اكتشافي معدن كاوان لحظه اي در منطقه قطع نمي شود .

به گزارش خبرنگار سبزپرس و بر اساس گزارش هاي ارسالي ، اداره كل محيط زيست استان گلستان چندي قبل مجوز اكتشاف سنگ معدني آهك را در دره محمد آباد واقع در جنوب غرب فاضل آباد در منطقه جنگلي غرب شهرستان علي آباد كتول براي فردي به نام خانم ن . ز صادر كرده است.

اين منطقه كه داراي پوشش جنگلي است اگرچه جز مناطق چهارگانه سازمان محيط زيست نيست اما به دليل اينكه يكي از زيستگاههاي خوب گوزن مرال در اين منطقه محسوب مي شود بسيار حائز اهميت است . به همين دليل هر ساله در فصل جفت گيري مرالها موسوم به گاوبانگي چادرهاي حفاظتي محيطبانان به منظور حفاظت از مرال ها در منطقه برپا مي شود .

موافقت محيط زيست با معدن كاوي در اين منطقه در حالي صورت گرفته كه پيش از اين در دوره مديريت ساسان علي ن‍ژاد در كسوت مدير كلي محيط زيست گلستان ،‌اين مقام به دليل فشارهاي بدنه كارشناسي از صدور مجوز اكتشاف معدن خودداري كرده بود اما حالا اداره كل محيط زيست اين استان با اين اقدام موافقت كرده است .

در پي اين اقدام و به دليل حساسيت زيستگاهي در اين منطقه جنگلي ، سازمان بازرسي استان گلستان هفته گذشته خواستار توضيح اداره كل محيط زيست استان گلستان شده است.

نوشته شده در ساعت 09:21:32 , مورخ 04/07/1391
کد خبر : 91071014


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

تفنگ ها، سرزمین مفرغ ایران را از قوچ ها خالی کردند

 

 

 

 بزرگنمایی
 کوشان مهران: آنگونه که زنده یاد «حمیدرضا بیات» در شناسنامه «منطقه حفاظت شده اشترانکوه» (سال 1367) نگاشته بود، تا اوایل دهه 1340 گله های 600 تایی گوسپند کوهی عراق (دورگه ارمنی- اصفهان) در اشترانکوه لرستان دیده می شدند. در آن روزگار که هنوز کلاشینکف جای تفنگ های دست ساز محلی را نگرفته و جاده و بزرگراه ها مسیر های مهاجرتی را قطع نکرده بودند، گله های سنگین قوچ عراق (منظور عراق عجم و یا همان اراک در استان مرکزی است) برای گذراندن تابستان به مراتع غنی این قسمت از زاگرس می کوچیدند.

پس از شهریور 1320 و رواج مجدد قاچاق اسلحه جنگی میان عشایر، وضعیت حیات وحش لرستان به شدت در معرض تهدید قرار گرفت. البته در نیمه دوم قرن نوزدهم و ورود تفنگ های گلوله زنی «هنری مارتین» و بعدها «ورندل» باعث نابودی مرال، شوکا، گوزن زرد و شیر آسیایی و کاهش تعداد گوسپندان کوهی و پازن و آهو شد. در سال 1340 در محدوده کنونی اشترانکوه قرق اختصاصی «تیان» (تیون) شکار ممنوع اعلام شد و در سال 1349 با اضافه کردن مناطقی مهم چون «سفید کوه» و «پریز کوه» و «گزرسون» منطقه ای به وسعت 93 هزار و 950 هکتار با نام «منطقه حفاظت شده اشترانکوه» شکل گرفت. ایجاد مناطق «ممنوع التعلیف» (مناطقی که چرای دام در آنها ممنوع است) نقش به سزایی در احیای پوشش گیاهی داشت و خلع سلاح روستاهای اطراف (البته نه به شدت سال های پیش از شهریور 1320) باعث ایجاد امنیت در زیستگاه و افزایش تدریجی گونه های شاخص منطقه همچون پازن های پاکوتاه و فاخر منطقه شد.

در اواخر دهه 1350 به دلیل رویدادهای گوناگون، عملا پوشش مدیریتی از این زیستگاه رخت بربست. در کنار قتل عام هر جنبنده با سلاح های جنگی و غارت مراتع تحت عنوان چرای دام، زیستگاه سفیدکوه که مهم ترین زیستگاه قوچ عراق بود به عنوان زیستگاه مستقلی عنوان شد.

در این بین وضع گونه مهاجری چون قوچ عراق در مقایسه با گونه های نسبتا ساکن چون پازن، به شدت در معرض تهدید قرار گرفت. هرچند منطقه «هفتاد قله» اراک به عنوان یکی از مهم ترین زیستگاه های زمستانی از شرایط بهتری برخوردار است، ولی به هنگام مهاجرت به زاگرس برای استفاده از مراتع تابستانی در کنار فشار گله های بزرگ دام و رقابت بر سر منابع و احتمال شیوع بیماری های دامی و حمله سگ های گله، رگبار و شلیک انواع اسلحه گرم چون کلاشینکف و برنو باعث کاهش شدید جمعیت گوسپند کوهی شده است. حتی اگر در سفیدکوه اندک امنیتی وجود داشته باشد، در طی مسیر کوچ، شکارچیان در گدارها و آبشخورها به مقصود خود به راحتی دست می یابند.

نگاره پیوست این نوشتار گوسپندی کوهی ساخته شده از مفرغ را نشان می دهد که یادگاراستادان فلزکار و ریخته گر هزاره های کهن لرستان است. در اوج شکوه تمدن های سومر و بابل و آشور سرزمین میان رودان (عراق کنونی)، زاگرس منبع مهم تولیدات فلزکاری و مواد خام بوده است. انبوه یافته های باستان شناسی اعصار کهن لرستان نشان دهنده وجود تمدنی افزار پیشه و صنعتگر در این محدوده است. شاید بتوان پس از آن روزگار، دوران ساسانی و اتابکان لر را از روی بناهای تاریخی برجای مانده یکی از مهم ترین دوران های ارزشمند تاریخی و فرهنگی این بخش از زاگرس قلمداد کرد.  

وجود پل های بزرگ ساسانی و دژ ها و پاسگاه ها، نشاندهنده حجم بزرگ کاروان های بازرگانی است که در اعصار کهن از لرستان عبور می کردند و این نشاندهنده ایجاد امنیتی پایدار و فراگیر در منطقه و رونق اقتصادی بوده است.

در نیمه دوم قرن نوزدهم و به هنگام حکومت «مسعود میرزا ظل السلطان» بر یک سوم ایران، طرحی به او از سوی یک افسر بریتانیایی تقدیم شده بود که با استفاده از منابع سرشار و لایزال طبیعی لرستان، با مهار آب ها و استفاده بهینه از پتانسیل مراتع بتوان یک استرالیا و یا سوئیس کوچک در این بخش از ایران ایجاد کرد و فراورده های دامی و اسب  و گندم را از طریق بندرهای خوزستان به دیگر نقاط جهان صادر کرد.

برای ذوب فلز چاره ای جز استفاده از چوب و ذغال نیست و جنگل های انبوه بلوط آن روزگار، بهترین منبع تامین کننده انرژی و حرارت استادکاران چیره دست لرستان بوده است. از آن دوران تا حدود اوایل دهه 1340، لرستان و در کل زاگرس، مهم ترین منبع تامین کننده ذغال شهرهای بزرگی چون اصفهان و اراک بود و گونی های آکنده از ذغال بلوط برپشت گاو به مراکز بزرگ شهری حمل می شد.

نبود قانون و مدیریت برای بهره برداری پایدار از جنگل ها و بویژه چرای بز، باعث ریشه کن شدن پوشش جنگلی و عقب نشینی آن طی هزاره ها شده است. به دنبال نابودی جنگل، گونه های وابسته به این زیستگاه چون مرال، شوکا، گوزن زرد و شیر ایرانی نیز به تدریج عقب نشسته و ورود تفنگ های گلوله زنی سوزنی در نیمه دوم قرن نوزدهم ناقوس انقراض را برای این گونه ها به صدا درآورد.

تنها گونه هایی چون پازن، گوسپند کوهی، خرس قهوه ای و پلنگ توانایی زیستن در شرایط جدید را داشتند که تخریب و تصرف زیستگاه ها و وفور انواع سلاح در کنار ضعف قوانین و مجریان قانون و عدم اطلاع جامعه از ارزش والای زیگونگی، همگی دست در دست هم داده که تا چند دهه دیگر گوسپند کوهی سفیدکوه هم مانند مرال شکوهمند پاپی به خاطره ها بپیوندد.

در کنار حفاظت شدید از زیستگاه های گوسپند کوهی در سفید کوه و اشترانکوه و عدم اجازه چرای دام اهلی و خلع سلاح قاطعانه متخلفان شناخته شده، معرفی مجدد این گونه به دیگر زیسنگاه های استان و ایجاد امنیت به هنگام کوچ در مسیر اراک – لرستان با ایجاد واحد های سیار گشت تنها شانس بقای این گونه و دیگر گونه های استان است. افسوس که نه در میان مسئولان و نه در بین مردم اراده جدی برای احیای زیستگاه ها وجود نداشته و بنابر دلایلی که همگان می دانند، صرفه این است که به عنوان تعامل با جوامع محلی، چشم بر کلاشینکف و تیربار و کوره های ذغال قالی کوه ببندند.

این نوشتار به پیشنهاد «فرخ خان» این شاهین تیزپرواز و این هزاردستان خوش خوان کوهساران سربه فلک کشیده زاگرس نگاشته شده بود ولی در حال حاضر، شرایط ویژه لرستان تمامی زیستگاه های طبیعی زاگرس را به شدت رو به نابودی و نیستی سوق داده است. در منطقه دنا روزگاری در کنار کبکان مست و خوش خان دری و پازن های تروفی زیرگونه گوسپند کوهی اصفهانی وجود داشت ولی شکار با کلاشینکف و سلاح های جنگی که به یک کشتار شبیه بود، باعث کاهش شدید تا آستانه نابودی این گونه شد و به دلیل جاده کشی و حاتم بخشی مراتع برای رشد مالتوسی دیم زارها، مسیر مهاجرت جانور به دنا بسته شد. در طبیعت بی سابقه نیست که بنا بر دلایل طبیعی چون شیوع بیماری و یا خشکسالی گونه ای نابود شده و پس از مدتی افرادی از همان گونه از زیستگاه دیگری، به تدریج زیستگاه خالی را به اشغال درآورده و مجدداً نسل این گونه احیا شود.

نواب شاهزاده مسعود میرزا ظل السلطان پس از تجهیز ارتش نوین 12هزار نفری خود به یونیفرم پرشکوه پروسی و تفنگ های سوزنی هنری مارتین و توپ های کوهستانی «اوخاتیوس» اتریشی، به عزم نظم بخشیدن به ناآرامی های طوایف لرستان از اصفهان حرکت کرد و در میانه راه برای آشنا کردن سربازان ارتش به تفنگ های جدید فشنگ خور سوزنی (به جای تفنگ های سرپر «شاسپوی» فرانسوی) یک کوه منفرد را به عنوان شکارگاه معین کرده و به سربازان اجازه شکار جرگه عام داد. هر پازن و گوسپند کوهی شکار شده یک تومان انعام داشت و در برابر هرسال سن پازن و یا قوچ یک تومان به انعام اضافه می شد.

بنابر خاطرات شاهزاده، صدای تیراندازی شب و روز قطع نمی شد و گاهی در روز 150 تومان به سربازان انعام مرحمت می شد. پس از شکار حدود 600 پازن و قوچ، بنابر خاطرات مسعود میرزا تا 10 سال دیگر شکاری در این کوه دیده نشد. (به احتمال بسیار زیاد، نبرد با عشایر لرستان نخستین تجربه استفاده از تفنگ های گلوله زنی سوزنی در ارتش ایران بود که در برابر تفنگ های فتیله ای دست ساز که بردی برابر 40 قدم داشت، با پشتیبانی آتشبار توپخانه کوهستانی و گلوله های انفجاری «شراپنل»، تفنگ های هنری مارتین از فاصله هزار قدمی تلفات بسیار سنگینی بر یاغیان که قصد تاراج و چپاول شهر خرم آباد را داشتند وارد کرد).

ولی با وجود منفرد بودن این کوه و عدم ارتباط مستقیم با سایر زیستگاه های کوهستانی به دلیل امن بودن زیستگاه های حواشی و نبود جاده و شکارچی سوار بر خودرو پازن و گوسپندان کوهی به تدریج از زیستگاه های دیگر به طور طبیعی و بدون دخالت انسان قادر به اشغال مجدد زیستگاه و احیای نسل در این منطقه شدند.

در شرایط کنونی، نگهداری مادام العمر تعدادی قوچ اصفهان و گوزن زرد در فنسی محدود در منطقه دنا، تنها دورریز زمان ارزشمند و هزینه است. در بسیاری از کشورهای اروپایی از اسپانیا تا رومانی و حتی فنلاند، گونه گوسپند کوهی «موفلون» بومی جزایر «کرسیکا» و «ساردنیا» در شکارگاه ها، چه دامنه های کوهستانی آلپ و چه در جنگل های سیاه باواریای آلمان معرفی شده و بخوبی زیاد شده و به تدریج همانند یک گونه بومی قادر به تطابق با زیستگاه جدید و مهاجرت به قلمرو های جدید شده اند.

باید پژوهشی کاربردی و به دور از خیال پردازی درباره جمعیت گوسپندان کوهی زیرگونه اصفهان استان چهارمحال بختیاری و به ویژه زیستگاه سبزکوه صورت بگیرد که آیا جمعیت این زیستگاه به دلیل جاده کشی و ایجاد تاسیسات انسانی چون کارخانه و شهرک و تمرکز  و اشراف شکارکشان بر گدارهای مهاجرتی به صورت جزیره ای درآمده و با دیگر زیستگاه ها قطع ارتباط کرده و در صورت اثبات مهاجرت و تبادل ژنتیکی با سایر جمعیت ها مسیر و زمان این کوچ های فصلی به دقت برای حفاظت کارا در گدارها و احداث پست های محیط بانی موقت در گلوگاه ها برای ایجاد امنیت، مشخص و مکتوب شود.


نوشته شده در ساعت 15:12:26 , مورخ 02/07/1391
کد خبر : 91071012
نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


با موافقت محيط زيست 700 هكتار از منطقه حفاظت شده جاجرود براي مسكن مهر تسطيح شد
ثبت نام كاركنان محيط زيست براي دريافت زمين هاي جاجرود!


 

 

 بزرگنمایی
سبزپرس- گروه محيط زيست طبيعي : چندی پیش تسطیح 7 میلیون و 400 هزار متر مربع از اراضی حفاظت شده جاجرود برای مسکن مهر به اتمام رسید و 36 نفر از کارکنان اداره کل محیط زیست استان تهران برای دریافت مسکن مهر دراین منطقه ثبت نام کردند.

به گزارش سبزپرس به نقل از مهر، در روزهای پایانی سال 90 تصرف حدود 740 هکتار از زمین های منطقه حفاظت شده جاجرود هم مرز با منطقه پارک ملی خجیر آغاز شد . گزارش های اخیر حاکی از آن است که در حال حاضر تسطیح زمین های دره بهشت که هم مرز با پارک ملی خجیر است پایان یافته پیمانکاران مشخص شده و بخش زیادی از پیش پرداختها دریافت شده است.

اطلاعیه ثبت نام برای مسکن مهردر اراضی حفاظت شده در تابلو اعلانات اداره کل محیط زیست تهران

میترا البرزی منش مدیرعامل انجمن پایشگران محیط زیست در این باره می گوید: در حال حاضر بخش عمده ای از پیش پرداخت های مسکن مهردر دره بهشت دریافت شده و نکته جالب این است که با وجود مخالفت ها و پیگیری های دوستداران محیط زیست و مخالفت ابتدایی مسئولان محیط زیست نسبت به تخریب و تجاوز این اراضی در حال حاضر اطلاعیه ثبت نام برای مسکن مهر در دره بهشت در تابلو اعلانات اداره کل محیط زیست استان تهران قرار دارد و تا کنون 36 نفر از کارکنان این اداره کل برای مسکن مهر در دل اراضی حفاظت شده محیط زیست ثبت نام کرده اند.
به گفته او، پیمانکاران متعهد شده اند که مسکن مهر دره بهشت را تا سال 93 تحویل دهند.

البرزی منش با اشاره به پیگیری ها و درخواست های فعالان محیط زیست برای باز پس گیری این اراضی که ارزش زیست محیطی بسیار بالایی دارند تصریح کرد: 18 NGO فعال محیط زیست در خواست های خود را برای رییس سازمان محیط زیست ، قوه قضاییه و فراکسیون محیط زیست مجلس ارسال کردند اما به دلیل مشکلات مالی NGO ها امکان طرح رسمی شکایت وجود نداشت.

او اضافه می کند: با توجه به اهمیت و نقش این منطقه به عنوان کمربند حفاظتی اطراف تهران که هم از روند توسعه بی رویه جلوگیری می کند و هم درپالایش هوا نقش به سزایی دارد مسئولان و نمایندگان مجلس اجازه ادامه روند ساخت و ساز در این منطقه را ندهند.

به اعتقاد البرزی منش با توجه به وسعت 7 میلیون و 400 هزار متر مربعی اراضی که برای مسکن مهر در این منطقه درنظر گرفته شده است تعداد بسیار زیادی خانوار ظرف چند سال آینده در این منطقه ساکن می شود که به امکاناتی مانند آب ، برق و جاده های دسترسی نیاز خواهند داشت که در حال حاضر هیچ یک از آنها در منطقه وجود ندارد و تأمین هریک ازآنها یعنی وارد کردن فشار به پارک ملی خجیر و تخریب این منطقه .

او در ادامه می گوید: پارک ملی خجیر که جنگلهای بنه در آن وجود دارد در حال حاضر نیز به دلیل مراجعه تعدادی گردشگر در فصل تابستان همه ساله در معرض آتش سوزی قرار دارد بنابراین تصور اینکه همجواری این تعداد خانوار با این پارک ملی چه بلایی بر سر طبیعت و حیات وحش آن می آورد برای دوستداران محیط زیست تکان دهنده است.

البرزی منش با اشاره به غیر قانونی بودن تصرف این اراضی ادامه می دهد: انتظار می رود فراکسیون محیط زیست مجلس که پس ازپیگیری های دوستداران محیط زیست تنها نامه آنها را در خبرنامه داخلی خود منتشر کردند نسبت به توقف این روند اقدام کرده و مانع از بین رفتن چنین منطقه زیست محیطی مهمی در پایتخت شوند.


نوشته شده در ساعت 09:12:32 , مورخ 03/07/1391
کد خبر : 91061013


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نایب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس:
تشکیل سازمان منابع طبیعی در دستور کار بهارستانی‌ها قرار گرفت


 

 

 بزرگنمایی
نایب رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس با اشاره به بررسی جزئیات طرح جامع منابع طبیعی در کمیسیون متبوع خود گفت: براساس این طرح، سازمان امور اراضی با سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، ادغام و سازمان جدیدی به نام سازمان منابع طبیعی تشکیل خواهد شد.

به گزارش سبزپرس و به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، «محمد اسماعیل‌نیا» نماینده مردم کاشمر، برداسکن و خلیل آباد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بررسی جزئیات طرح جامع منابع طبیعی در کمیسیون کشاورزی بهارستان گفت: براساس این طرح، سازمان امور اراضی و سازمان جنگلها و مراتع آبخیزداری ادغام و سازمان جدیدی به نام سازمان منابع طبیعی تشکیل خواهد شد.

وی در ادامه افزود: در این طرح، نحوه واگذاری تمامی اراضی ملی از جمله جنگل، مراتع و بیابان‌ها مشخص شده است.

نایب‌رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس در تشریح جزئیات دیگری از این طرح اظهار داشت: کمیسیون‌هایی که تاکنون در هر استان درباره واگذاری اراضی تصمیم می‌گرفتند به یک کمیسیون تبدیل خواهد شد، ضمن آنکه اختیارات آنها نیز تغییر خواهد کرد.

وی در ادامه تصریح کرد: اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس تاکنون ۲۲ الی ۲۳ ماده از طرح جامع منابع طبیعی را بررسی کردند، ضمن آنکه لایحه منابع خاک نیز که از سوی دولت ارائه شده، ضمیمه این طرح قرار گرفته است.

نایب رئیس کمیسیون کشاورزی در خاتمه، هدف از ادغام دو سازمان امور اراضی با جنگلها، مراتع و آبخیزداری را جلوگیری از موازی‌کاری و عمیق‌شدن نسبت به موضوعات مربوطه اعلام کرد.

کد خبر : 91071011


نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 15 16 17 18 19 ... 39 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com